مغول
مغول
قوم قدیمی آسیایی، از اقوام ساکن در جمهوری خلق مغولستان (مغولستان خارجی) و ناحیۀ خودمختار مغولستان در شمال جمهوری خلق چین (مغولستان داخلی). مغولها در مناطقی از تبت و منچوری و سیبری نیز سکونت دارند. بوریاتهای اطراف دریاچۀ بایکال (اوریات، اوریاد، اویرات، اویراد) در قلمرو روسیه و قلماقهای حوزۀ سفلای رودخانۀ ولگا (کالموکها) نیز از مغولها هستند. گروهی دیگر از اقوام آسیایی روسیه همانند یاکوتها و تاتارها و خاکاسها و باشقیرها و چواشها و قزاقها یا مغول هستند و یا از ترکیبشدن با مغولان بهوجود آمدهاند. عنصر مغولی در سایر نقاط آسیا نیز فراوان است. مغولان در چین و افغانستان و ایران و قفقاز، آثار بسیار زیادی از خود برجای نهادهاند. تاریخ قدیم مغولان، یعنی دورۀ پیش از چنگیزخان، از بسیاری جهات ناشناخته باقی مانده و بسیاری از فرضیات بر پایۀ حدس و گمان و احتمالات شکل گرفته است. بر طبق اخبار و شواهدی که چینیها در طول هزارۀ اول میلادی فراهم آوردهاند، تصور میرود که مغولان از میان اقوام یوان ـ یوان، یا ژوان ژوان (قرن ۵م) و منگ ـ کو (قرون ۸ـ۱۰) برخاستهاند. سرزمین اصلی مغولان در اراضی میان رودخانههای کرولن و اونون، موازی با شمال شرق جمهوری مغولستان، تا اولین سرشاخههای رودخانۀ آمور نظیر آرگون و شیلکا و نونی، قرار داشت. اینان بهتدریج و در طول زمانی دراز در دیگر نقاط فلات مغولستان، از منچوری تا مغولستان داخلی و کوههای آلتایی و ترکستان شرقی و از حوزۀ جنوبی دریاچۀ بایکال تا صحرای گبی و حوالی دیوار بزرگ چین انتشار یافتند. هرچند دیوار بزرگ چین (قرن ۳قم) برای جلوگیری از حملات اقوام وحشی و بیابانگرد شمالی ساخته شده بود، اما هیچ نسبتی میان مغولان امروزی و اقوام مورد نظر وجود ندارد. مغولان را ازجمله اقوام آلتایی نوشتهاند و زبانشان نیز از شعبۀ آلتایی گروه زبانهای اورالتایی بهشمار میآید. الفبای اولیۀ مغولی در قرون ۷ق/۱۳م بر پایۀ الفبای اویغوری ساخته شد و برخلاف دیگر خطوط عمودی، از سمت چپ نوشته میشد. این خط تا ۱۹۴۱م در جمهوری خلق مغولستان رایج بوده و پس از جریان خط جدیدی که بر پایۀ خط سیریلی ساخته شده بود، منسوخ شد. در دورۀ قوبیلای قاآن بهسبب علاقۀ شدید او به مذهب بودایی، الفبایی بر پایۀ خط تبتی ساخته شد که عمر کوتاهی داشت. آثار فرهنگی و ادبی مغولان قدیم بسیار اندک است. بسیاری از مغولان تا پیش از کشورگشاییهای چنگیز، بر آیین شمنی بودند. در آن سالها مسیحیت نسطوری نیز پیروانی در میان مغولان داشت. مغولان در چین به مذهب بودایی گرایش یافتند و در ایران و دشت قپچاق، مسلمان شدند و گروهی که در مغولستان سکونت داشتند، بر دیانت شمنی باقی ماندند. جمعیت مغولها در سالهای اخیر به ۴ تا ۵میلیون نفر رسیده است. بیش از ۲میلیون نفر از اینان در جمهوری خلق مغولستان (مغولستان خارجی) و بقیه در مغولستان چین (مغولستان داخلی)، منچوری و استان شمال غربی چین سکونت دارند. این ارقام شامل مغولهای فدراسیون روسیه نمیشود. شهرت قوم مغول از دورۀ چنگیزخان و جانشینانش آغاز شد و از همان روزگار نیز آگاهیهای لازم از قوم مغول و قبایل و طوایف آن فراهم آمد. به نوشتۀ خواجه رشیدالدین فضلالله، کلمۀ مغول در اصل «مانک اول»، به معنای فرومانده و سادهدل، بوده است. قوم مغول از دو دسته به نامهای نیرون (فرزندان روشنایی، پاکان) یا مغول اصیل و درلیکین به معنای عامۀ مغول تشکیل میشد. نیرونها از نسل آلان قوا، جدۀ افسانهای مغولان اصلی بوده و درلیکینها اعقاب چهار زن و مرد مغول موسوم به نکوز و قیان هستند که از قتل عام مغولان بهدست اقوام پیروز جان بهدر بردند و به کوههای ارکنه قون گریختند. اعقاب اینان، مغولان واقعی عادی را تشکیل دادند. سه تن از پسران آلان قوا ازجمله بودونچر، جد اعلای چنگیزخان، از آمیزش او با انوار طلایی مردی نورانی، نطفه بسته بودند. آلان قوا اینان را فرزندان آسمان میخواند و دیگر فرزندان خود را از مقایسۀ آنان با قراچوها (سرسیاهان) یا مردم عادی بر حذر میداشت. او به فرزندان خود وعده داده بود که ایشان سلاطین همۀ خلایق خواهند شد. خواجه رشیدالدین فضلالله در فهرست خود به اسامی تعداد زیادی از قبایل و طوایف مغول اشاره کرده است که مشهورترین آنها عبارتاند از قتقین، سالجیوت، تایجیوت، سنجیوت، هریکان، جینس، نوتاقین، اوروت، منکقوت، دوربان، بارین، سوقیوت، برولاس (برلاس)، هیورکین، جوریات، بودات، دوقلات، یسوت، سوکان، قنکقیات (از مغولان نیرون) و قبایل اوریانکقت، قنقرات، اوریات، هوشین، سلدوس، ایلدورکین، بایاوت، کینکیت (از مغولان درلیکین). به نوشتۀ خواجه رشیدالدین، نام مغول تا پیش از دورۀ چنگیزخان، مخصوص یکی از اقوام ترک بود اما پس از آنکه مغولان بر دیگر اقوام و قبایل ترک برتری یافتند، شماری از آنان، نظیر جلایرها و مرکیتها و اویراتها و قرقیزها، برای کسب عظمت و اعتبار، نام مغول بر خود نهادند. مغولان طی نبردهای هولناک و خونین چنگیزخان متحد شدند و به همان ترتیب نیز بسیاری از اقوام ترک و تاتار را به اطاعت خود درآورند. دولت مغولان در آغاز قرن ۷ق/۱۳م به دولتی بزرگ در شرق آسیای میانه تبدیل شده بود. چنگیزخان مناطقی از چین شمالی تا غرب رودخانۀ سیحون را با خونریزیهای مهیب و غارتگریهای بیسابقه، به تصرف خود درآورد. سپاهیان او در تعقیب سلطان محمد خوارزمشاه، نیمۀ شمالی ایران را در نوردیدند و طی نبردهای خونین دوباره به خدمت چنگیزخان بازگشتند. فرزندان چنگیز بر دامنۀ تصرفات مغولان افزودند و تا میانۀ قرن ۷ق/۱۳م از غرب تا پشت دروازههای برلین و از جنوب غرب، پس از درنوردیدن بغداد، تا صحرای شام پیش رفتند. مغولان در چین، دولت قاآنان یا خانهای بزرگ مغول، در مغولستان، دولت جغتایی، در ایران، دولت ایلخانی، در سیبری غربی و بخش شرقی دشت قپچاق، دولت اردوی سفید و در خوارزم و بخش غربی دشت قپچاق و روسیه، دولت اردوی آبی را برپا داشتند. اردوهای سفید و آبی در سلطنت غیاثالدین توقتمشخان (۷۷۹ـ۷۹۷ق/۱۳۷۷ـ۱۳۹۵م) با یکدیگر متحد شدند و دولت اردوی زرین روسیه را بهوجود آوردند که تا ۹۰۷ق/۱۵۰۲ برپا بود. از فروپاشی این سلسله چند دولت چنگیزی دیگر در حوزههای وسطی سفلای رودخانه ولگا و همچنین در جنوب روسیه، شبهجزیرۀ کریمه و جنوب اوکراین تشکیل شد که همگی آنها در طول سه قرن (از قرن ۱۰ق/۱۶م تا قرن ۱۳ق/۱۹) برافتادند. آخرین آن دولتها، خانات کریمه بود که پس از پیروزی روسیه بر دولت کریمه و متحد قدیمی آن یعنی دولت عثمانی در ۱۱۹۷ق/۱۷۸۳ تابع دولت روسیه شد و در ۱۲۰۱ق/۱۷۸۷ برافتاد. در آسیای میانه نیز چند دولت چنگیزی تشکیل شد که بعضی از آنها نظیر خانات قنقراتی خیوه با ترتیباتی تا نیمۀ اول قرن ۱۴ق/۲۰م دوام آوردند.