میاندار

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

میاندار

مياندار

اصطلاحی در ورزش باستانی، فردی که از حیث سابقه بر دیگر باستانی‌کاران مقدم است و دیگران را رهبری کند. رهبری گود با میاندار است و دیگران به نسبت سابقۀ ورزشی پس از او قرار می‌گیرند. وقتی میاندار به وسط گود می‌آید، سایرین گرد او حلقه می‌زنند و تشکیل جرگه می‌دهند. ورزشکاران حرکات ورزش گروهی را با میاندار هماهنگ می‌کنند و مبتدیان با تقلید اعمال او حرکات ورزشی را می‌آموزند، خروج از گود هم باید مثل ورود به گود پس از میاندار صورت گیرد. کسی که بعد از میاندار بر سایرین مقدم است پای سردَم، رو به میاندار و پشت به سردم مستقر می‌شود. کسی که پشت‌سر میاندار است، از حیث سابقه کوچک‌ترین فرد زورخانه محسوب می‌شود. اگر در حین ورزش یا بعد از آن، میاندار گود را ترک گوید و سایرین قصد ادامۀ ورزش را داشته باشند، به‌همان وضع که ایستاده‌اند تغییر موضع می‌دهند، یعنی شخص دوم که پای سردم است به‌جای میاندار سابق در وسط قرار می‌گیرد و شخص سوم پای سردَم می‌ایستد.