میخانه (عرفان)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

میخانه (عرفان)

اصطلاحی استعاری و عرفانی در متون نظم و نثر کهن فارسی. صوفیان فارسی‌زبان، این اصطلاح را گاه با اشاره به خانقاه به‌کار برده‌اند. چه همان‌گونه که میخانه محلّ از خود رهایی است، خانقاه و زاویۀ سلوک نیز، محلّ پاک‌بازی و از خود درآمدن است. همین اصطلاح با نگاه به وحدت حقیقی عالم و کثرت اعتباری آن، به‌معنی تمامی عالم وجود نیز به‌کار رفته است. در تعبیر سوم، جوشش می عشق در خُمِ دل سالک، باعث آن شده است که جان سالک را میخانه‌ای فرض کنند که آن می را در آن خم در خود جای داده است. این اصطلاح در معانی دیگری نیز به‌کار رفته است.