نارین قلعه
نارینقَلعه
(یا: نارنجقلعه) نارین واژهای مغولی و بهمعنی خزانۀ جواهرات پادشاه است و نارینقلعه به محل نگهداری خزانه در قسمتی از یک قلعه اطلاق میشده است. در برخی از منابع، قلعههایی مستقلاً با نام نارین قلعه ثبت شدهاند. شماری از نارینقلعههایی که در برخی از شهرهای ایران احداث شده بود، بهترتیب حروف الفبا از این قرار است. نارینقلعۀ اردبیل، ارک شهر یا قلعۀ کوچک داخل شهر بوده است. ستارخان سالار ملی، پیش از پیوستن به مشروطهطلبان، دو سال، بهجرم پناهدادن به دو قاتل، در آن زندانی بود. قلعۀ نارنج بافت، در منطقۀ هشون، قلعهای مسکونی بود و در چهار گوشۀ آن چهار برج قرار داشت. نارینقلعۀ بجنورد، در شمال غربی شهر بر روی تپۀ کهنهکند، احتمالاً از دورۀ پیش از صفویان. نارینقلعۀ بهبهان، ویرانههای بنای آن در شمال شرقی شهر باقی است. نارین قلعۀ جهرم، در قلعه تبر در هشت فرسخی شهر از دورۀ ساسانی. قلعۀ خورشید نیز نامیده میشود. آبانبار آن باقی است. نارینقلعۀ دامغان، در چهارده کلاته. محل سکونت یکی از اعیان شهر بوده است. ورودی آن یک برج بود. دیوار چینهای آن باقی است. در بعضی از منابع با عنوان طبقۀ سوم قلعۀ دختران دامغان ثبت شده است. نارینقلعۀ دماوند، در روستای سربندان در ۸۴کیلومتری جادۀ فیروزکوهـتهران از قرنهای ۳و۴ق. روی تپهای به ارتفاع ۱۲۰ متر قرار دارد. در جنوب آن آثار خانههای مسکونی است. سفالهایی از دورههای سلجوقی، تیموری و صفوی در آن یافت شده است. در ۴هزارمتری آن قلعۀ رستم سیدآباد قرار دارد. نارین قلعۀ فیروزکوه در راه فیروزکوه ـ بسطام. یکی از دو قلعۀ شهر بود. بنایی بیضیشکل با نُه برج در قله کوه بود و سه برج آن انبار غله و برف و یخ بود. نارینقلعۀ کرمان، در قلعۀ ناصریه در کهنوج. قلعه نارین لار، روی تپهای مشرف به شهر، معروف به قلعۀ اژدهاپیکر. نارینقلعۀ مراغه، طبقۀ هفتم قلعۀ دختر این شهر بود. نارین قلعۀ مِیبُد، در شمال میدان شهرداری از دورۀ آل مظفر. محل آن به محلۀ قلعه شهرت دارد. ۱۰هزار متر مربع مساحت داشت و در چهار طبقه بر روی تپهای مشرف به شهر از خشت و گل ساخته شده بود. ظاهراً قلعهای نظامی بوده و در همۀ قسمتهای آن تیرکش و روزن و جانپناه تعبیه شده بود. قدیمیترین قسمتهای آن معروف به بوکن جزو قسمتهای حفاظتی بودند و در زیرزمین کنده شده بودند. اطراف قلعه خندق بسیار بزرگی بود که بعدها به باغ تبدیل شد. بارو دروازهای داشت که در هنگام ورود و خروج به پل تبدیل میشد. اندرون قلعه سه طبقه بود و ارک آن در طبقۀ آخر قرار داشت. در دورۀ تیموریان تجدیدبنا و در آن دیوانخانه و دارالقرآن احداث شد و قلعۀ مبارکه نام گرفت و میدان مقابل آن میدان سعادت خوانده شد. در دورۀ صفوی ویران و بعدها بقایای آن مرمت شد و نارنجقلعه نام گرفت. در دورۀ محمدرضاشاه پهلوی با ایجاد جادۀ اردکان به میبد قسمتی از آن تخریب و در باقیماندۀ آن ادارههای ژاندارمری و فرمانداری تأسیس شد. نارنجقلعۀ نایین، در فاصلۀ محلههای کلوان و در مسجد (باب المسجد)، عدهای معتقدند که در گذشته آتشکده بوده است. در دورهای محل سکونت زردشتیان بود. شماری معتقدند که به دورۀ اشکانیان تعلق داشته و هستۀ اولیۀ شهر نایین بوده است. حمام مشهور آن تا دهۀ ۱۳۳۰ پابرجا بود. در بنای آن خشتهای جالبی با طول نیمذرع و عرض یکچهارم ذرع و وزن پنج تُن بهکار رفته بود. در میان قلعه و دور برجهای آن چاههای عمیقی حفرشده بود که در حکم نقبهای خارجی آن بودند. در دهۀ فوق ارتفاع یکی از برجهای باقیماندۀ آن ۲۵ متر بود. در دورۀ پهلوی محل استقرار قشون دولتی برای مقابله با بلوچها و محل نگهداری اسلحه و مهمات بود. نارینقلعۀ یزد، دیوانخانه یا دارالحکومۀ یزد در دورۀ مظفری بود و محلۀ قلعه کهنه یزد باقیماندۀ آن است. پنج طبقه داشت و آثار زیرزمین، خندق و برج و باروی آن باقی است.