نازیسم
نازیسم (Nazism)
ایدئولوژی مبتنیبر نژادپرستی، ملیگرایی، و برتری دولت بر فرد، و مرام و هدف حزب نازی آلمان. حزب نازی آلمان، حزب کارگران ناسیونال سوسیالیست آلمان[۱]، از تغییر نام حزب کارگران آلمان (بنیاد در ۱۹۱۹) پدید آمد و هیتلر از ۱۹۲۱ تا ۱۹۴۵ رهبر آن بود. ایدئولوژی حزب نازی مبتنیبر ملیگرایی افراطی آلمانی، یهودستیزی، و مخالفت با کمونیسم بود. بر روی این شالودۀ فکری، مفهوم وفاداری بیچون و چرا به هیتلر، «فورر» (پیشوا)، قرار داشت. وجوه مختلف ایدئولوژی نازیسم در ترکیب با هم برنامهای سیاسی را شکل بخشیدند که در آن مفاهیم مختلف با یکدیگر ادغام میشدند و همدیگر را پشتیبانی و تقویت میکردند. احساسات ملیگرایانه با پیشداوریهای نژادپرستانۀ نازیها پیوند یافت. اعتقاد نازیها به نژاد سرور آریایی، که آلمانیهای خالص مظهر آن بودند، سیاست «لبنسروم[۲]» (فضای حیاتی[۳]) هیتلر را پشتیبانی و تقویت میکرد. نازیها چون آلمانیهای آریایی را برتر از نژادهای دیگر، چون اسلاوهای اروپای شرقی میدانستند خود را محق میشمردند که برای کاهش اضافه جمعیت آلمان کشورهای همسایه را اشغال کنند و به خاک خود ملحق سازند. یهود ستیزی از اصول بنیادی نازیسم بود؛ یهودیان مقصّر هر گونه نقص و ناکامی در میان آلمانیهای آریایی بودند. به باور نازیها، یهودیان همراه با کمونیستها در توطئهای جهانی برای نابودی آلمان دست داشتند و برای حفظ خلوص نژاد آلمانی و بقای قدرت ملت آلمان باید یهودیان را ازمیان برداشت. نقش هیتلر در مقام رهبر حزب نیز عاملی تعیینکننده در ایدئولوژی حزب نازی بود؛ هیتلر رهبر دوراندیشی بهشمار میآمد که ملت آلمان را به آیندهای درخشان و باشکوه، به جایگاه نژاد برتر جهان، هدایت میکرد. بنابراین، میبایست بیچون و چرا از او پیروی کرد. مفهوم سرور و هدف مطلق، بازتابی از این باور نازیها بود که نیازهای ملت مهمتر از نیازهای افراد است؛ بنابراین، تنها هنگامی نژاد برتر خواهند شد که با هم، همچون یک ملت، تلاش کرده، از یک رهبر مطلق پیروی کنند. در صحنۀ عمل، ایدئولوژی نازیسم بهمعنی مخالفت با پیمان ورسای[۴] (۱۹۱۹) و نظام دموکراتیک جمهوری وایمار[۵] بود. نازیها خواهان اتحاد آلمان با اتریش در یک «آنشلوس[۶]» (اتحادیه)، و گردهم آوردن همۀ آلمانیزبانها در یک امپراتوری (رایش سوم) بودند. نظرات نازیها بر مردم آلمان در دورۀ پس از شکست آلمان در جنگ جهانی اول و و مصایب ناشی از آن، بهویژه در دورۀ بحران اقتصادی جهانی در ۱۹۲۹ و پس از آن، تأثیر عظیمی داشت و هیتلر و دارودستۀ نازی وی با تبلیغات گسترده و ماهرانه، همراه با ارعاب مخالفان، در زمانی نسبتاً کوتاه ابتدا بر رایشستاگ (مجلس) و سپس بر دستگاههای کشوری و لشکری حکومت آلمان سلطه یافتند و چون حکومت را به چنگ آوردند همه گروههای مخالف و حتی مخالفان حکومت فردی هیتلر در داخل حزب نازی را سرکوب کردند و به اجرای سیاستهای خشن و وحشتآور خود پرداختند که در نهایت به جنگ جهانی دوم و کشتهشدن میلیونها تن در این جنگ انجامید. صلیب شکسته نشان حزب نازی بود. در دورۀ هیتلر، حزب نازی شعبههایی در اتریش و چکسلوواکی داشت. پس از جنگ جهانی دوم و نابودی هیتلر و حزب وی، نیز گروههای نازی یا نونازی در برخی کشورها مانند امریکا، انگلستان، و حتی آلمان تأسیس شدند و به فعالیت پرداختند.