ناصر کبیر
ناصر کبیر (مدینه ۲۳۰ ـ آمل ۳۰۴ق)
لقب حَسَن بن علی حسینی، سومین امیر علوی طبرستان و از ائمۀ زیدیه و از نوادگان امام زینالعابدین (ع). در زمان حسن بن زید به طبرستان آمد و محمد بن زید معروف به «داعی» نظری خوش به او نداشت و او بهناچار به نیشابور، نزد احمد بن عبدالله خجستانی، رفت. خجستانی به ناصر بدگمان شد و او را زندانی کرد. ناصر پس از آزادی نزد محمد بن زید (۲۷۰ـ۲۸۷ق)، بازگشت و پس از پیروزی سامانیان بر محمد بن زید و قتل او (۲۸۷ق)، خود را به دیلم رساند. وی بعد از مرگ مُعْتَضد (۲۸۹ق)، خلیفۀ عباسی، با همدستی محمد بن هارون سرخسی، سردار سامانی، به طبرستان برگشت. اگرچه تلاش نخستین او برای استرداد طبرستان ناکام ماند و قتل محمد بن هارون نیز به تنهایی او منجر شد، با استقرار در هوسم (رودسر کنونی)، تبلیغات وسیعی برای گرایش دیلمیان بهسوی اسلام و مذهب زيدي انجام داد. این امر به ناصر امکان داد تا دولت علوی را در غرب مازندران احیا کند. احمد بن اسماعیل سامانی در ۳۰۱ق ابوالعباس محمد بن صَعْلوک را مأمور سرکوبی این دولت کرد، اما سپاه مجهّز او در چالوس مغلوب گردید و متعاقب آن، طبرستان تصرف شد و با اطاعت اشراف محلّی از ناصر، حکومت علوی در طبرستان احیا شد. مدتی بعد حسن بن قاسم، سپهسالار او، و بعضی رجال حکومت برضد ناصر، طغیان کردند، و او را به بند کشیدند. اما بیدرنگ آزاد شد و تا ۳۰۴ق حکومت کرد. ناصر کبیر صاحب تألیفات بسیاری در فقه زیدیه است. مورخان او را عادل و نیکو خلق وصف کردهاند. دیگر القاب او «ناصرالحق و داعی الی الحق» است، به «اطروش» نیز معروف است؛ زیرا در نبردی ضربۀ شمشیری بر سرش نواختند که شنوایی خود را ازدست داد.