نظام
نَظّام (بصره ۱۶۵ـ بغداد ۲۲۱ تا ۲۳۱ق)
(یا: نَظّام بصری) شهرت ابواسحاق ابراهیم بن سیار بن هانی، از متکلمان برجستۀ معتزله و مؤسس فرقۀ نظامیه. گویا در جوانی در فقر میزیسته و چون مهره و سنگهای قیمتی به رشته میکشیده به نظام آوازه یافته است. نَظام بعدها به بغداد رفت و به دربار مأمون راه یافت و از آنجا مقرری میگرفت. استاد او در کلام داییاش، ابوالهذیل علاف، و در لغت و ادب خلیل بن احمد بود. نظام اطلاعات گستردهای از ادیان، بهویژه ادیان هند و فلسفۀ یونانی، داشت و به گفتهای قرآن، تورات، زبور و انجیل را از بر بود. در فقه، اصول و حدیث آرای خاص خود را داشت. اصحاب وی را نظّامیه نامیدهاند. عقاید او دربارۀ نفی جزء لایَتَجَزّا و تقسیم هر جزء به اجزاء لایتناهیِ بالفعل، صرفه در اعجاز قرآن، طَفْرِه (جواز جهش از نقطهای به نقطۀ دیگر بدون آنکه فاصلهای میان آن دو طی شود)، تداخل، انکار سکون، ترکیب جوهر از اعراض و اینکه حقیقت انسان همان روح است، بسیار معروف است. نظام خواب را مبطل وضو نمیدانست و حدیث متواتر را حجت نمیخواند و منکر اجماع و قیاس در فروع و احکام شرع بود. معتقد بود که خداوند قادر بر فعل قبیح مثل ستم نیست، زیرا صدور فعل قبیح از خدا محال است و قدرت خداوند بر محال تعلق نمیگیرد. ابوالهذیل علاف و ابوالحسن اشعری بر عقاید او ردّیه نوشتند. ابوعثمان جاحظ از شاگردان او بود. نظام شعر نیز میسروده است. تألیفات او را ۳۹ اثر برشمردهاند که بیشتر آنها در علم کلام است. از آثارش: کتاب فیالقرآن ماهو؛ النکت؛ الترک؛ الطفره.