نظریه سازگاری صدق
نظریۀ سازگاری صِدْق coherence theory of truth
نظریهای فلسفی که بر طبقِ اصول برنهادۀ آن، مشمول تعریفشدن یک قضیه از مناسبت آن پیکرهای از قضایای دیگر برآمده باشد. این پیکره باید سازگار و منسجم باشد و ممکن است امتیازات دیگری نیز داشته باشد که البته ربطی به حقیقت ندارند. این نظریه اگرچه در نظر اول عجیب جلوه میکند اما دو نقطۀ قوت دارد: 1. ما حقیقت باورها را در پرتو سایر باورها (ازجمله باورهای ادراکی[۱]) میآزماییم؛ 2. ما نمیتوانیم از نظام باورهایمان خارج شویم تا کارایی آن را از طریق مطابقتش با جهان بسنجیم. از نظر بسیاری متفکران، نقطۀ ضعف نظریههایی که حقیقت را سازگاری صرف میدانند این است که این نظریهها از توضیح این امر ناتوانند که چگونه اشخاص با تجاربی ادراکی که محیطشان به آنها تحمیل کرده است، به نظامهای بالفعلِ موجودِ باورها پایبندند. از دیدگاه نظریهپردازان این مکتب، تجربه فقط منشأ باورهای ادراکی است و این باورها خود در مجموعهای سازگار یا ناسازگار جای میگیرند. بهنظر میرسد این نظریه با این باور ما سازگار نیست که تجربه نقشی ممتاز در هدایت نظام عقایدمان ایفا میکند، اما طرفداران این مکتب بر این ادعا به اشکال مختلف خرده گرفتهاند.
- ↑ perceptual beliefs