نقد ادبی
نَقدِ ادبی (literary criticism)
اصطلاحی در علوم ادبی که موضوع آن ارزیابی و تحلیل آثار ادبی است. واژۀ «نقد» یا انتقاد غالباً بهمعنای منفی و عیبجویانه تعبیر شده است؛ در حالیکه در حقیقت ارزیابی ادبی جنبهای کلی دارد و شامل نکات مثبت و منفی میشود. در عصر حاضر، نقد آثار ادبی تحلیلهایی است شامل جنبههای ساختاری، نشانهشناسی، اسطورهشناسی، فمینیستی، مارکسیستی و روانکاوی متون. در گذشته، دانشمندان حوزۀ نقد بیشتر متمایل به بررسی نظریات سیاسی و اخلاقی و یا ارزیابی اثر بهمنزلۀ پدیدهای صوری و مجزا از خلقکنندۀ آن بودند. اولین نقد ادبی نظاممند بوطیقا[۱] (فن شعر) نوشتۀ ارسطو بود. بعدها در یونان رسالهای با نامدر باب شکوه سخن[۲] نوشته شد که معمولاً آن را منتسب به لونگینوس[۳] میدانند. هوراس[۴] و کوئینتیلیان[۵] منتقدان تأثیرگذار لاتین بودند. با ظهور رنسانس (نوزایی) ایتالیا، نقد اومانیستی (انسانگرایانه) رواج یافت، و احیای فرهنگ و ادب یونان و روم باستان بر اهمیت و اقتدار ارسطو و هوراس افزود. نقد اروپایی نیز، همچون ادبیات آن دوره، ملاکهای نئوکلاسیک، رمانتیک و مدرن را بهکار گرفت. اغلب خوانندگان میخواهند برای درک و تحلیل متن یکی از سه برداشت را انتخاب کنند: تحلیل شخصیتها و روابط میان آنها؛ توصیف مضامین و درونمایۀ اصلی یک اثر؛ و یا مرور کوتاه و منتقدانه. بهکارگیری هر یک از این شیوهها مستلزم داشتن اطلاعات مبسوط دربارۀ متن و انتخاب آگاهانۀ شواهد مرتبط با موضوع است؛ بهنحوی که بتواند مؤید استدلالهای منتقد باشد. بهطور کلی هنگام تحلیل متن توجه به جنبههای زیر مفید است: نویسنده درپی خلق چه اثری بوده است؛ مضامین اصلی اثر کدامند؛ سبک اثر چیست؛ مؤلف برای دستیافتن به تأثیر مورد نظر خود، از چه شگردهای ادبی بهره گرفته است. بررسی متون قدیمی اغلب مستلزم پارهای تحقیقات تاریخی است و منتقد اینگونه آثار باید با شیوۀ نقد تاریخی نیز آشنا باشد.