نقشبندیه
نَقشبَندیّه
یکی از چهارده سلسلۀ منشعب از سلسلههای معروفیه منسوب به شیخ بهاءالدین نقشبند. کرسینامۀ این سلسله چنین است: ۱. بهاءالدین نقشبند؛ ۲. امیرسید کلال بخارایی؛ ۳. محمدبابا سماسی؛ ۴. علی رامتینی؛ ۵. محمود انجیر فغنوی؛ ۶. عارف ریوگروی؛ ۷. عبدالخالق غجدوانی؛ ۸. یوسف همدانی؛ ۹. ابوعلی فارمدی؛ ۱۰. ابوالقاسم گرکانی؛ ۱۱. ابوعثمان مغربی؛ ۱۲. ابوعلی کاتب؛ ۱۳. ابوعلی رودباری؛ ۱۴. جنید بغدادی؛ ۱۵. سرّی سقطی؛ ۱۶. معروف کرخی. نقشبند، عقایدی سلفیگونه (سلفیه) داشت و بسیاری از رسوم صوفیانه، همچون ذکر جلی و سماع، را ملغی کرد. با تشیّع بر سر نقار بود و کرسینامۀ غیرمشهوری از او در دست است که در آن سند خرقۀ خود را به اوّلین حکمران رسمیِ پس از پیامبر اکرم (ص) رسانیده است. از اینرو، در سلسلۀ نقشبندیه، عارفان محقّق شیعه را نمیتوان یافت. اینان با دیگر سلسلهها نیز، چندان بر سر مهر نبودند. از همین روست که جامی، که خود منسوب به این سلسله بود، بهرغم تفصیل در شرح حال منسوبان به این فرقه، که گاه سخت گمناماند، از مشایخ سلسلههای دیگر همچون شاه نعمةالله ولی هیچ یادی نمیکند. اصول اندیشه و عمل این سلسله بر این یازده اصل استوار است: ۱. هوش در دم؛ ۲. نظر بر قدم؛ ۳. سفر در وطن ۴. خلوت در انجمن؛ ۵. یادکرد؛ ۶. بازگشت؛ ۷. نگاهداشت؛ ۸. یادداشت؛ ۹. وقوف عددی؛ ۱۰. وقوف زمانی؛ ۱۱. وقوف قلبی. واعظ کاشفی در رسالۀ رشحات، شرحی بر این اصول نگاشته است. در زمینۀ آداب اجتماعی نیز، بهاءالدین سنّت خانقاهنشینیِ مشایخ را ترک کرد، و بسیار ساده میزیست. یکی از مریدان وی، به نام صلاحالدین مبارک بخاری ( ـ۷۹۳ق)، شرح احوال و آراء او را در کتابی به زبان فارسی آورده و نام آن را انیسالطالبین و عُدّةالسالکین نهاده است. نقشبندیه امروز، در شمار سلسلههای مهجور است و فعالیّت چشمگیری ندارد.