نوبختیان

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

نوبَختیان (قرون ۲ تا ۴ق)

(یا: آل نوبخت، یا بَنی نوبخت) خاندانی از عالمان، متفکران و مؤلفان شیعی ایرانی، در عهد عباسیان. این خاندان نام خود را از نیای خویش نوبخت، اخترشناس زردشتی گرفته‌اند، که در خلافت منصور اسلام آورد. نیاکان نوبختیان در دستگاه ساسانی شغل دبیری داشتند و تبار خود را به گیو، پهلوان حماسی ایران نسبت می‌دادند. گویند نوبخت در زندان، بر تخت نشستن منصور و سپس پیروزی او بر ابراهیم بن عبدالله، رهبر زیدیه را پیش‌گویی کرد (۱۴۶). منصور او را ندیم خود کرد و سرپرستی بنای بغداد را به وی سپرد. پس از فوت نوبخت (۱۶۰ق)، پسرش ابوسهل جای پدر را نزد خلیفه گرفت. ابوسهل منجم و مؤلف رسالاتی چند در فن نجوم و مترجم آثاری از زبان پهلوی بود. او از همسر ایرانی خود، زَرّین، صاحب هفت پسر شد، که شاخه‌های گوناگون آل نوبخت از آنان به‌وجود آمدند. عالمانی چون ابراهیم بن اسحاق بن ابی سهل مؤلف کتاب‌الیاقوت (که علامۀ حِلّی بر آن شرحی نگاشته است)، ابوسهل اسماعیل، حسین بن روح، نایب سوم امام غایب، منجمانی مانند فضل بن سهل و موسی بن حسن بن کبریا، مؤلف دو اثر در نجوم، دبیران درباری و ادیبانی که دیوان‌های ابونواس، ابن رومی و بُحتُری را تصحیح و تحشیه و بقای آن‌ها را تضمین کردند، در دامان خاندان نوبختی پرورده شدند. ابومحمد حسن بن موسی، عالم و متکلم و مروج تشیع امامیه (وفات بین ۳۰۰ و ۳۱۰)، برادرزادۀ ابوسهل اسماعیل بن علی نوبختی بود و این عمّ و برادرزاده مکتبی کلامی بنیاد کردند که بعضاً الهیات معتزلی را با تعالیم امامیه در می‌آمیخت. ابن ندیم، ابومحمد را متکلم و فیلسوف و جزو گروه مترجمان کتب فلسفی می‌داند. مهم‌ترین آثار ابومحمد نوبختی کتاب الآراء و الدیانات است، که مسعودی و ابن ابی حدید از آن نقل کرده‌اند. در این اثر از صوفیه، مانویه، فلاسفۀ یونان، براهمۀ هند، صابعۀ و مجوس، منجمان و اختربینان، سخن می‌رود؛ امّا شهرتش را بیشتر به کتابفِرَق‌الشیعه مدیون است. این کتاب به فارسی، فرانسه و روسی ترجمه شده است. از دیگر بزرگان رجال نوبختی، ابوالقاسم حسین بن روح، سومین نایب از نواب چهارگانۀ امام غایب است (۳۰۵ـ۳۲۶ق) در زمان غیبت صغری. حسین بن نوح زادۀ قم و از جانب مادر نوبختی بود. در امامت حضرت امام حسن عسکری (ع) ناقل احادیث امامان پیشین بود و عنوان باب داشت. وی به‌رغم برخی مخالفت‌ها توانست در عهد خلافت مقتدر، موقعیت خود را در مرکزیت بلامنازع شیعۀ دوازده امامی تحکیم و تثبیت کند. حسین بن روح مدتی در خفا زیست و شکَمفانی را معاون خود قرار داد، امّا بعد او را مرتد خواند و طرد کرد. وی کوشید اختلاف میان شیعیان را از میان بردارد و از رنجاندن اهل سنت خودداری کند؛ و پیش از مرگ ابوالحسن صیمری (سمری) را به جانشینی خویش تعیین کرد.