نیروی سوم
نیروی سوم
از احزاب سیاسیِ وابسته به جبهۀ ملی با گرایشهای سوسیالیستی و ناسیونالیستی. در ۱۳۲۵ش درپی تشدید اعتراضات به مواضع کمیتۀ مرکزی حزب تودۀ ایران، شورایی به نام هیئت اجراییۀ موقت بهجای کمیتۀ مرکزی تشکیل شد و به تجدیدنظرهایی در مواضع حزب دست زد. خلیل ملکی، از اصلاحطلبان معترض، از اعضای این هیئت بود. در همین هنگام، اسحاق اپریم و جلال آل احمد از اعضای حزب نیز، با انتشار جزواتی، به انتقاد از حزب پرداختند. سال بعد، هفت تن از معترضان (خلیل ملکی، جلال آل احمد، حسین ملک، ابوالفضل ناصحی، محمدعلی جواهری، محمدامین محمدی و محمد سالک) در کنفرانس ایالتی حزب در تهران، اکثریت را بهدست آوردند. با تعویق خواست آنان در برگزاری کنگره از سوی هیئت اجراییه، آنها با پنج تن دیگر از اعضای حزب (انور خامهای، رحیم عابدی، فریدون تولّلی، محمد زاوش و اسماعیل زنجانی) در دی ۱۳۲۶، با انشعاب از حزب تودۀ ایران، تشکیل جمعیت سوسیالیست تودۀ ایران را اعلام کردند. دو هفته بعد، انشعابیون که تعداد آنان به ۳۳ تن رسیده بود، از ایجاد سازمانی مجزا از حزب توده ایران منصرف شدند اما به حزب بازنگشتند. با برپایی نهضت ملی ایران به رهبری دکتر مصدق، انشعابیون به پشتیبانی از او و نهضت ملی ایران پرداختند. در اردیبهشت ۱۳۳۰ش، ملکی و یاران انشعابی او در ائتلاف با مظفر بقایی و هواداران وی حزب زحمتکشان ملت ایران را تشکیل دادند که در زمرۀ احزاب عضو جبهۀ ملی ایران به رهبری مصدق قرار گرفت. درپی رویارویی بقایی با مصدق، جناح ملکی در حزب زحمتکشان، در مهر ۱۳۳۱ش حزب زحمتکشان ملت ایران (نیروی سوم) را تشکیل دادند که همچنان در جبهۀ ملی و در صف حامیان مصدق باقی ماند. با تشکیل حزب جدید، هفتهنامۀ نیروی سوم به روزنامه تبدیل و ارگان این حزب شد. علم و زندگی از دیگر نشریات نیروی سوم بود. این حزب برمبنای نظریۀ خلیل ملکی تشکیل شد. طبق این نظریه، اروپا و جهان سوم، دربرابر دو قدرت امریکا و شوروی، توسعاً نیروی سوم را تشکیل میدادند و احزاب و جنبشهای سوسیالیستی یا کمونیستی مستقل در اروپا و جهان سوم «نیروی سوم خاص» خوانده میشدند. در ایران نیز، در مقابل دو قطب وابسته به غرب (رژیم شاه) و وابسته به شرق (حزب توده)، نهضت ملی ایران نیروی سوم عام محسوب میشد که مصدق مظهر آن بود. گرایشهای ملی و در عین حال سوسیالیستی همچون حزب زحمتکشان ملت ایران در این میان نیروی سوم خاص را تشکیل دادند. بر این مبنا، حزب نیروی سوم، ضمن حمایت از مصدق و نهضت ملی ایران، به طرح برنامههای سوسیالیستی برای گسترش عدالت اجتماعی در کشور میپرداخت. با وقوع کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ش، ملکی و برخی رهبران نیروی سوم دستگیر شدند و نیروی سوم، بهصورت سازمانی مخفی، فعالیت خود را در چارچوب نهضت مقاومت ملی ادامه داد. در این دوره، نیروی سوم به دو جناح تقسیم شد. در ۱۳۳۹ش ملکی و همفکران او جامعۀ سوسیالیستهای نهضت ملی ایران، و جناح مخالف او، بهرهبری محمدعلی خنجی و مسعود حجازی، حزب سوسیالیست را تشکیل دادند.