هنر خاکی
هنر خاکی (Land art)
(نیز مشهور به هنر زمینی[۱]؛ آثار زمینی[۲]) هر اثر هنری که در آن، بهجای استفاده از زمین بهصورت جایگاه اجرای یک اثر هنری، خودِ زمین به اثری هنری تبدیل میگردد؛ نیز گونهای از هنر مدرن که در آن از مواد طبیعی، ازجمله سنگ و خاک، و کارمادههای خام استفاده میکنند. در خلق هنر خاکی اغلب از فرآیندهای طبیعی الهام میگیرند. هنر زمینی در دهۀ ۱۹۶۰ و اوایل دهۀ ۱۹۷۰ در امریکا شکوفا شد، و در نقاط دیگر نیز رواج یافت. در انگلستان اندی گلدزوورتی[۳] (۱۹۵۶ـ ) و ریچارد لانگ[۴] (۱۹۴۵ـ ) از نمایندگان شاخص این هنرند. هنرمندان این گونۀ هنری با تجاریشدن هنر مخالف بودند و دغدغۀ محیط زیست را داشتند. هنر آنان، از واکنش عمومیِ «بازگشت به خاک»، دربرابر شهریشدن و صنعتیشدنِ روستاها برخاسته بود. اصطلاحهای هنر زمینی و آثار زمینی، معمولاً بر آثار بسیار بزرگی همچون اسکلۀ حلزونی[۵] اثر رابرت اسمیتسون[۶]، هنرمند امریکایی، اطلاق میشود؛ این اثر معبری از سنگ و خاک بهطول ۴۵۰ متر در دریاچۀ نمکِ موسوم به گریت سالت لیک[۷] در ایالت یوتا[۸] است. اسمیتسون آثار بسیار کوچکتری هم، ازجمله کپّههایی از خاک و سنگ خلق کرد و در نگارخانهها بهنمایش گذاشت. او در حادثۀ سقوط هواپیما، هنگام وارسیِ هوایی یکی از آثار بزرگش جان سپرد. چنانکه از این مورد برمیآید، پارهای از آثار بزرگِ هنر خاکی فقط از فراز آسمان بهخوبی دیده میشوند. منتقدان این ضرورت را ناقضِ هدف اولیۀ هنر خاکی میدانند، که هنر را نه مختص معدود افراد ثروتمند، بلکه از آنِ همگان میدانست؛ حال آنکه تنها کسانی که هواپیما دارند یا از عهدۀ کرایۀ آن برمیآیند از امکان تماشای اصلِ آثار هنر خاکی برخوردارند. بسیاری از این آثار بهدلیل ابعاد بزرگ و موقعیت مکانیشان فقط در عکس قابل عرضهاند. از روشها و نمونههای دیگر، اثر نانسی هولت[۹] درخور ذکر است، که سازههای غولپیکری مشابه بنای کلانسنگ استونهنج[۱۰] ساخت؛ بنایی که در دوران باستان مطابق نظم نجومی ستارگان احداث شده بود. کریستو[۱۱]، هنرمند امریکاییِ زادۀ بلغارستان، را نیز گاه درشمار نمایندگان هنر خاکی قرار دادهاند ولی آثار او که معمولاً بستهبندی اشیای طبیعی یا مصنوعی (گاه بسیار بزرگ همچون پلهایی در پاریس یا کل یک جزیره) را دربر میگیرد، شاید بهقدری فردی باشد که در تعریف این هنر نگنجد. هنر خاکی همزمان با انواع گویشهای دیگر (ازجمله آرته پوورا[۱۲] و هنر مفهومی[۱۳]) رواج یافت که قصدشان فاصلهگرفتن از نخبهگرایی هنرِ مرسوم، با بهرهگیری از مصالح بیارزش بود.