هوشنگ
هوشنگ
در شاهنامۀ فردوسی، نوۀ کیومَرث، پسر سیامَک و دومین شاه خاندان پیشدادیان. کیومرث چون خواست که انتقام سیامک را از دیوان بگیرد، هوشنگ را به سپهسالاری سپاهی برگزید که از پرندگان و جانوران فراهم آورده بود. هوشنگ، خَزَروان دیو را کشت و پس از درگذشت کیومرث، در ۴۰سالگی به پادشاهی رسید. روزی سنگی را بهسوی مار یا اژدهایی که در کوه دیده بود پرتاب کرد. سنگ به مار نخورد، اما از برخورد با سنگی بزرگتر آتشی جهید و نخستینبار آتش پدید آمد. هوشنگ خدا را سپاس گفت و آتش را قبلهگاه خود ساخت. به کمک آتش آهن از سنگ جدا شد. هوشنگ اَرّه و تیشه را نیز ساخت. او بر آدمیان، پریان، دیوان، جادوان و بدکیشان فرمانروایی میکرد. هوشنگ اغلب در داستانهای قدیم ایران شاه هفت کشور و، بهرغم وجود کیومرث، نخستین شاه ایران معرفی میشود. او همچنین جانوران مفید را طبقهبندی کرد و از مو و پوست جانوران لباس درست کرد و کشاورزی و اهلیکردن حیوانات و کندن قنات و خانهسازی و شهرسازی را به مردم خود آموخت. سرانجام هوشنگ پادشاهی را به پسر خود طَهمورث داد و درگذشت. هوشنگ در اَوِستای متاخر و ادب روایی ایران دارای جایگاهی ویژه است. او را واضع جشن سده نیز گفتهاند.