هیولاهای مقدس (نمایشنامه)
(به فرانسوی: Les Monstres sacrés) نمایشنامهای در سه پرده از ژان کوکتو. در سال 1939 برای بازیگر زن بزرگ فرانسه، ایوون دو بری[۱]، نوشته و نخستین بار در ۱۷ فوریه ۱۹۴۰، در تئاتر میشل[۲] به نمایش درآمد و در همان سال انتشار یافت. هیولاهای مقدس اگرچه آنقدر که بر ظرافتهای بازی تمرکز دارد، از حیث جنبههای متنی حائز اهمیت نیست، اما پس از اولین اجرایش تاکنون، جز در فرانسه به کرّات در نقاط مختلف (خاصه انگلیس) به روی صحنه برده شده است. در نخستین اجرای نمایشنامه، جز ایوون دو بری، بازیگران بزرگ دیگر تئاتر آن دورۀ فرانسه، چون ژانی هولت[۳]، آندره بروله[۴] و سوزان دانتس[۵] نیز حضور داشتهاند.
کوکتو در این اثر میکوشد تا با محمل قرار دادن تمی عاشقانه و ظریف، عیبها و آیینههای بدشکل کنندۀ شکوه تئاتر را که در عین حال وفادار نیز هستند، به نمایش بگذارد. کلام اثر، اما بیش از حد عامیانه و سهل است، حال آنکه با بازی دوگانهای که به شکلی آشفته دروغ و واقعیت را در هم میآمیزد، میتوانست جزو شاهکارهای كوكتو ثبت شود و، با کمی پرداخت بیشتر، در شمار نمایشنامههای ابتکاری و مهم او درآید.
خلاصۀ داستان
طرح و توسعۀ داستان براساس روابط یک زن بازیگر جوان به نام لیان[۶] با یک زوج مشهور بازی به نام استر[۷] و فلوران[۸] (همان هیولاهای مقدس) پایهگذاری شده است. لیان نزد استر اعتراف میکند که معشوقۀ فلوران است. موضوع واقعیت ندارد، اما بهانۀ مشاجرهای شدید میشود که مشاجرهای دیگر میان استر و فلوران را به دنبال دارد. چون فلوران خود را تبرئه میکند، استر لیان را به نزد خویش دعوت میکند و او را منزل میدهد. دروغ به حقیقت میپیوندد و فلوران به لیان دل میبازد. اما همهچیز درست میشود و استر و فلوران عشق گذشته را بازمییابند و درضمن، این بحران برایشان آشکار میکند که خوشبختی گذشته چنان بیدغدغه بوده که آن را نمیدیدهاند.