والتر میشل
والتر میشل (Walter Mischel) | |
---|---|
زادروز |
وینِ اتریش 1930م |
درگذشت | منهتن 2018م |
ملیت | امریکایی |
تحصیلات و محل تحصیل | اخذ مدرک کارشناسی در 1951 و مدرک کارشناسی ارشد در 1953 از دانشگاه نیویورک - مدرک دکترا در رشتۀ روانشناسی بالینی در 1956 از دانشگاه ایالتی اوهایو |
شغل و تخصص اصلی | روانشناس |
شغل و تخصص های دیگر | تدریس در دانشگاههای کلرادو، هاروارد و استنفورد - متخصص در نظریۀ شخصیت و روانشناسی اجتماعی |
فعالیتهای مهم | آزمايش مارشمالو دربارۀ ايدۀ خودمهاري یا خودکنترلی |
آثار | شخصيت و سنجش |
گروه مقاله | روانشناسی و روانپزشکی |
جوایز و افتخارات | رتبۀ 25 برجستهترین روانشناسان قرن بیستم- برگزیدۀ آکادمی ملی علوم و آکادمی هنرها و علوم امریکا- کسب جوايز متعدد از انجمن روانشناسي امريكا |
والتر میشل (1930-2018) (Walter Mischel)
روانشناس امریکایی زادۀ وینِ[۱] اتریش[۲]، و متخصص در نظریۀ شخصیت[۳] و روانشناسی اجتماعی[۴]. طبق فهرست مجلۀ علمی انجمن روانشناسی امریکا[۵]، منتشر شده در سال 2002، او در رتبۀ 25 برجستهترین روانشناسان قرن بیستم قرار گرفته است.
پس از اشغال نازی[۶]ها در 1938، او (که هشت ساله بود) همراه با خانوادهاش به امریکا گریختند. او در بروکلین[۷]، نیویورک[۸] بزرگ شد و آنجا به دانشگاه نیویورک[۹] رفت و مدرک کارشناسی خود را در 1951 و مدرک کارشناسی ارشدش را در 1953 از آن دانشگاه گرفت. تحصیلاتش را زیر نظر جورج کِلی[۱۰] و جولیان روتر[۱۱] در دانشگاه ایالتی اوهایو[۱۲] ادامه داد و موفق شد مدرک دکترای خود را در رشتۀ روانشناسی بالینی[۱۳] در 1956 اخذ کند. میشل از 1956 تا 1958 در دانشگاه کلرادو[۱۴]، از 1958 تا 1962 در دانشگاه هاروارد[۱۵] و از 1962 تا 1983 در دانشگاه استنفورد[۱۶] به تدریس مشغول بود. از 1983، او عضو دپارتمان روانشناسی دانشگاه کلمبیا[۱۷] بود. در 2004 برگزیدۀ آکادمی ملی علوم[۱۸] و در 1991 برگزیدۀ آکادمی هنرها و علوم امریکا[۱۹] شد. در 2007، به عنوان رئیس انجمن علوم روانشناسی[۲۰] انتخاب شد. او براي تحقيقاتش، جوايز متعددی را از انجمن روانشناسی امريكا گرفته است.
والتر میشل روزانه سه بسته سيگار میکشید و این عادتی بود كه از نوجوانی دچارش شده بود و بسیار تلاش میکرد که از آن رهايی یابد. برخي اين اعتياد او را دليلی میدانستند بر يكی از مشهورترين كارهای آزمايشگاهی اش كه به آزمايش مارشمالو[۲۱] معروف است. اين آزمايش دربارۀ ايدۀ خودمهاری یا خودکنترلی[۲۲] بود كه به عقيدۀ او نقطۀ کانونی پیشرفت انسانها محسوب ميشود. آزمايش بسيار ساده بود. او و همکارانش تعدادی کودک را به طور جداگانه در اتاقهایی نگهداری کردند. به کودکان یک شیرینی مارشمالو داده شد و دو انتخاب پیش رو داشتند: میتوانستند شیرینی موجود را بخورند یا اینکه تا بازگشت آزمونگر صبر کنند و یک شیرینی اضافه به عنوان پاداش بگیرند! طبق نتایج به دست آمده، فقط ۳۰ درصد از کودکان موفق به خویشتنداری شدند و توانستند مارشمالوی دوم را بگیرند. اما نتیجۀ جالب اینکه طی پیگیریهای صورت گرفته در طول ۳۰ سال پس از تاریخ نخستین آزمون، مشخص شد کودکانی که خویشتندار بودند و توانستند میل خود را در خوردن شیرینی مهار کنند، در آینده به موفقیتهای بیشتری در زندگیشان رسیدند. در واقع، رابطۀ مستقیمی بین به تأخیرانداختن خواسته و موفقیت در آینده وجود داشت. به تأخیر انداختن خواسته[۲۳]، یعنی تمایل به عوض کردن یک پاداش کوچک اما زود با یک پاداش بزرگتر اما دیرتر.
او اعتقاد داشت مهارتهایی که ما را قادر به تأخیر در برآوردن خواستهها میکنند، همان مهارتهایی هستند که با آنها میتوانیم با وجود وسوسه به انجام کارهای دیگر، تصمیماتی درست اتخاذ کنیم. به باور او، آنچه در جلوی ذهن انسان است- و نه آنچه در جلوی چشم او – توانایی او را در به تأخیر انداختن خواستههایش تعیین میکند. به اعتقاد او، خودمهاری همچون یک عضله است که هر چه بیشتر از آن استفاده کنید، قویتر میشود. میشل به بسیاری از جاهای دنیا سفر کرد تا تأخیر در برآوردن خواستهها را در بسترهای مختلف فرهنگی و اجتماعی بررسی کند. به نظر میرسید که اصول آزمایش مارشمالو جهانشمول است. اما همزمان با اینکه او پی میبرد خودمهاری تا چه حد برای موفقیت در زندگی مهم است، خودش نمیتوانست از سیگار دوری کند و بزرگترین متخصص خودمهاری، همچنان برای مهار خود در ترک سیگار عاجز بود! به خودش میگفت که همه چیز تحت کنترل است و سیگار کشیدن به آرامش و تمرکز او کمک میکند. خودش را مجاب کرده بود که تمام آن پیامدهای منفی، هیچ ارتباطی به او ندارد.
پس از انتشار اولین گزارشِ جراح کل ایالات متحده در مورد خطرات تنباکو در ۱۹۶۴، میشل پی برد که اعتیادش به سیگار میتواند باعث مرگش شود. اما باز هم تلاشهایش برای ترک کردن سیگار بیفایده بود. هر بار، ترک میکرد و باز هم دوباره سراغش میرفت. چرا که نیکوتین اعتیادآور است و ترک آن دشوار. و او همچنان ادامۀ این عادت را به عنوان بخشی از تصویر حرفهایاش توجیه میکرد. تا اینکه روزی در اواخر دهۀ ۱۹۶۰، در راهروهای دانشکدۀ پزشکی استنفورد مردی رنجور با سر تراشیده را دید که مبتلا به سرطان ریه بود. در آن زمان بود که فهمید تاکنون خودفریبی کرده است.از آن روز به بعد، هر وقت که میخواست سیگاری روشن کند، در ذهنش تصویری از آن مرد مبتلا به سرطان ایجاد میکرد. او سرانجام توانست ارزش عینی سیگار را در ذهنش تغییر دهد، بهطوری که سیگار از چیزی که تمایل داشت، به چیزی منزجرکننده تبدیل شد. و از آن زمان به بعد، او دیگر هیچگاه سیگار نکشید. در واقع، میشل در هنگام ترک سیگار از نوع دیگری از تصویرسازی استفاده کرده بود: او بهجای تداعیهای لذتبخش سیگار، تصویر مرد مبتلا به سرطان را قرار داده بود. میشل در تمام پژوهشهایش همواره دریافته بود که عامل کلیدی در تأخیر در برآوردن خواستهها این است که بتوانید درکتان را از جسم یا عملی که میخواهید در برابر آن مقاومت کنید، تغییر دهید. این کار باعث میشود تا وسوسه، کمی از شما فاصله بگیرد.
در كتاب معروفش تحت عنوان شخصيت و سنجش[۲۴]، او نیز همچون استادش جولیان راتر نظريۀ صفات را زير سؤال برد و عنوان كرد که به جای صفات، این فرايندهای شناختی و هيجانیاند که تعيينكنندۀ رفتار انسان هستند. بنابر اين، صفات انسانها ثابت نيستند و در موقعیتهای مختلف عوض میشوند و روی رفتار تأثير میگذارند. میشل میگفت که رفتار انسان تحت تأثیر دو نوع متغیر قرار دارد: متغیرهای موقعیتی و متغیرهای شخصی.
او در در 88 سالگی در منزل خود در منهتن[۲۵] درگذشت. دخترش علت مرگش را سرطان لوزالمعده عنوان کرد.
منابع:
https://en.wikipedia.org/wiki/Walter_Mischel
https://www.nytimes.com/2018/09/14/obituaries/walter-mischel-dead.html
- ↑ Vienna
- ↑ Austria
- ↑ personality theory
- ↑ social psychology
- ↑ American Psychological Association
- ↑ Nazi
- ↑ Brooklyn
- ↑ New York
- ↑ New York University
- ↑ George Kelly
- ↑ Julian Rotter
- ↑ The Ohio State University
- ↑ clinical psychology
- ↑ University of Colorado
- ↑ Harvard University
- ↑ Stanford University
- ↑ Department of Psychology at Columbia University
- ↑ National Academy of Sciences
- ↑ American Academy of Arts and Sciences
- ↑ Association for Psychological Science
- ↑ the marshmallow test
- ↑ self-control
- ↑ delayed gratification
- ↑ Personality and Assessment
- ↑ Manhattan