وایکینگ ها
وایْکینْگها (Viking)
ساکنان اسکاندیناوی از ۸۰۰ تا ۱۱۰۰م که با وجود روابط تجاری با بخش اعظم اروپا بر آن تاختند و عموماً در آنجا ساکن شدند. آنان سوار بر کشتیهای باریک و دراز و کمارتفاع خود، که قدرت مانور زیادی داشتند، با پیمودن رودها تا اعماق خشکیها پیش میرفتند و سرزمینها را درپی تصاحب طلا و زمین غارت میکردند؛ قومی پرتکاپو بودند، چه در مقام مهاجر، که از شمال افریقا تا قلب روسیه کوچنشین ساختند و چه در مقام بازرگان، که عمدۀ مراکز تجاریشان عبارت بودند از بیرکا[۱] (نزدیک استکهلم) و هِدِبی[۲] (نزدیک اشلسویگ[۳]). وایکینگها دارای ادبیاتی غنی و سرشار از حماسهها و کتیبههای رونی[۴] (الفبای قدیم اسکاندیناوی) بودند و نظام حکومتیشان نظامی سازمانیافته و مبتنی بر شورا (تینگ)[۵] بود. شاهان و بزرگانشان را به همراه کشتیها و داراییهای آنان به خاک میسپردند. در فرانسه نورماندی[۶] به آنان واگذار شد. در زمان حکومت اسوئین اول[۷]، انگلستان را (که در آنجا به آنها «دانمارکی[۸]» میگفتند) در ۱۰۱۳م فتح کردند و پسر وی، کانوت[۹]، علاوه بر دانمارک و نروژ بر انگلستان نیز سلطنت میکرد. در مشرق نخستین ایالت روسیه را ایجاد کرده نووگورود[۱۰] را بنیان نهادند. در جنوب به امپراتوری بیزانس[۱۱] رسیدند و از جانب غرب تا ایرلند و ایسلند را با کشتی پیمودند. اریکِ سرخ[۱۲] گرینلند را کشف کرد و پسرش، لیِف اریکسون[۱۳]، امریکای شمالی را که آن را «وینلند[۱۴]» نامید. در ۱۰۶۶م برای دومینبار بر انگلستان ظفر یافتند و در آنجا «نورمان[۱۵]» نامیده شدند. دلایل گسترش ناگهانی حوزۀ عمل مردم اسکاندیناوی، مانند منشأ کلمۀ «وایکینگ»، محل اختلاف است، هرچند تأثیر عواملی نظیر رشد بیش از حد جمعیت آنان، ضعف کشورهای همسایه و شرایط مطلوب تجاری را نمیتوان نادیده گرفت. گرچه بسیاری از اهالی اسکاندیناوی در این دوره در امر تجارت و تاختوتاز فعال بودند، موفقیت وایکینگها مرهون برتری کشتیهایشان و مهارتشان در دریانوردی بود. نمونههایی از کشتی وایکینگها در اوسلو[۱۶] و راسکیلده[۱۷] دانمارک نگهداری میشوند. وایکینگها هرچند عموماً به دریازنی شهرهاند، در سازماندهی نهادهای سیاسی نیز تبحر داشتند. آنان دارای نظام قانونی و تشکیلات اجتماعی مستحکم و فرهنگ شاعرانه غنی بودند و رفتهرفته که یکجانشینی پیشه کردند بسیاری از رسوم مناطق محل سکونتشان را پذیرفتند، که نمونۀ آن گرویدن به مسیحیت و متعاقباً ترویج آن در اسکاندیناوی است. سرآغاز تهاجمات وایکینگها به جزایر بریتانیا غارت دیر لیندیسفارن[۱۸] در ۷۹۳م بود. دیری نپایید که وایکینگها بر جزایر اورکنی[۱۹]، شتلند[۲۰]، هبریدز[۲۱] و بخشهایی از شمال و غرب اسکاتلند و بخشهایی از ایرلند تسلط یافتند؛ پیشرویشان در انگلستان روزافزون بود و اختیار بخش اعظم ممالک آنگلوساکسونی[۲۲] را بهدست گرفتند و آن نواحی را دینلاو[۲۳] نامیدند. اما ایالت وسکس[۲۴] به زعامت آلفرد کبیر[۲۵] بهشدت مقاومت کرد و در ۸۹۹م پیروز شد. ضرورت مقاومت سازمانیافته به رشد نظام فئودالیته[۲۶] شتاب بخشید. در قرن ۱۰م ساکنان اسکاندیناویایی انگلستان براثر جنگ داخلیِ اسکاندیناوی ضعیف شدند، اما در اواخر این قرن تهاجم وایکینگهای دانمارک شدت یافت و اسوئین اول و کانوت به انگلستان حمله و آن را اشغال کردند. آنان در برخی از نقاط انگلستان، مثل یورک[۲۷]، ماندگار شدند و تأثیر فراوانی بر تحول زبان انگلیسی گذاشتند. در ایرلند، وایکینگها شهرهایی بنا کردند، چون دوبلین[۲۸] (۸۴۱م)، کورک[۲۹] و لیمِریک[۳۰]، اما بهسبب شکست در نبرد کلانتارف[۳۱] در ۱۰۱۴م اقداماتشان ناتمام ماند. امپراتوری کارولنژیان[۳۲] در دورۀ حاکمیت شارلمانی[۳۳] و جانشینش، لوئی پرهیزگار[۳۴]، در برابر وایکینگها مقتدرانه ایستاد، اما پس از مرگ لوئی در ۸۴۰م آنان پیاپی بر نواحی اطراف سن[۳۵] و لوآر[۳۶] تاختند و در ۸۴۵ پاریس را تاراج کردند. ولی در آنجا نیز مانند انگلستان حاضر شدند در ازای دینگلد[۳۷] یا دریافت خراج از حمله به شهرها و مناطق دست بردارند. در ۹۱۲م حاکم وقت فرانسه زمینهایی را به رولو[۳۸]، سرکردۀ وایکینگها، بخشید که بعدها به دوکنشین نورماندی تبدیل شد. در اسپانیا و مدیترانه، وایکینگها با مقاومت قاطع مسلمانان مواجه شدند و درنتیجه فقط چند حملۀ پراکنده انجام دادند. وایکینگها قبل از پایان قرن ۹م در جزایر فِرو[۳۹] و ایسلند ساکن شده بودند. اریکِ سرخ حدود ۹۸۶م قومش را در گرینلند سکنا داد و پسرش، لیِف اریکسون، در ۱۰۰۰م «وینلند» را در امریکای شمالی (احتمالاً مطابق نیوفندلند[۴۰] کنونی) کشف کرد، هرچند ظاهراً مهاجرنشینهای وایکینگ ایجادشده در آنجا چندان دوام نیاوردند. در شرق، وایکینگها که در آنجا به «روس[۴۱]» معروف بودند با پیمودن رودهای دنیپر[۴۲] و ولگا[۴۳] به سمت جنوب به دادوستد پرداختند و در نووگورود و کیِف[۴۴] مراکز تجاری ایجاد کردند؛ در کیِف سلسلهای نیز بنا نهادند. وایکینگها در یگان پاسداران امپراتوری بیزانس نیز خدمت میکردند و در آنجا به وارانگیان[۴۵] معروف بودند. مثلا در ۸۶۲م برای رفع اختلاف سران قبایل اسلاو[۴۶] در روسیه، وارانگیانهای سوئدی را فراخواندند.
- ↑ Birka
- ↑ Hedeby
- ↑ Schleswig
- ↑ runic
- ↑ thing
- ↑ Normandy
- ↑ Sweyn I
- ↑ Danes
- ↑ Canute
- ↑ Novgorod
- ↑ Byzantine Empire
- ↑ Eric the Red
- ↑ Leif Ericsson
- ↑ Vinland
- ↑ Norman
- ↑ Oslo
- ↑ Roskilde
- ↑ Lindisfarne
- ↑ Orkneys
- ↑ Shetlands
- ↑ Hebrides
- ↑ Anglo-Saxon
- ↑ Danelaw
- ↑ Wessex
- ↑ Alfred the Great
- ↑ feudal system
- ↑ York
- ↑ Dublin
- ↑ Cork
- ↑ Limerick
- ↑ Clontarf
- ↑ Carolingian
- ↑ Charlemagne
- ↑ Louis the Pious
- ↑ Seine
- ↑ Loire
- ↑ Danegeld
- ↑ Rollo
- ↑ Faeroes
- ↑ Newfoundland
- ↑ Rus
- ↑ Dniepper
- ↑ Volga
- ↑ Kiev
- ↑ Varangian
- ↑ Slav