وصیت
وَصیّت
در اصطلاح حقوق، تصرّفاتی که شخص بدون واسطه یا باواسطه برای زمان بعد از مرگ در اموال خود میکند. قانون مدنی به پیروی از مشهورترین تعریفهای وصیت در فقه، در مادۀ ۲۸۶ وصیت را به دو گروه تملیکی و عهدی تقسیم و تعریف کرده است: وصیت تملیکی آن است که کسی عین یا منفعتی از مال خود را برای زمان بعد از مرگش به دیگری مجاناً تملیک کند، و در وصیت عهدی، یک یا چند تن را برای انجام اموری مأمور میکند. وصیتکننده موصی، کسی که وصیت تملیکی به نفع او شده موصیله، مورد وصیت موصیبه، و کسی که بهموجب وصیتِ عهدی ولیّ بر ثلث یا بر صغیر است وصی نامیده میشود. وصیتنامه اظهاریهای است متضمن خواستۀ شخص در زمینۀ نحوۀ تصرفات و ادارۀ اموال او پس از فوت. وصیتنامه باید مطابق ملزومات قانونی محل تنظیم شود. عقد وصیت از حیث شرایط اساسی صحت، تابع مادۀ ۱۹۰ قانون مدنی است و اهلیت طرفین یکی از شروط صحت آن است، ولی علاوهبر آن مادۀ ۸۳۶ قانون مدنی نوعی عدم اهلیت خاص برای موصی پیشبینی کرده است. بهموجب این ماده، هرگاه کسی بهقصد خودکشی خود را مجروح یا مسموم کند و یا اعمال دیگری که موجب هلاکت است مرتکب شود و پس از آن وصیت کند، آن وصیت در صورت هلاکت باطل است. قانون مدنی در مواد ۸۵۱ و ۸۵۲ وصیت به حمل را صحیح دانسته لیکن تملک او را منوط به زنده متولدشدن کرده است، اعم از اینکه قابلیت زیست را داشته باشد یا نه، ولی اگر حمل درنتیجۀ جرمی سِقط شود، موصیبه به ورثۀ او میرسد. موصیله ممکن است محصور به شخص یا اشخاص معیّنی باشد و یا وصیتی باشد که در آن موصیله به اشخاص معیّنی تملیک نمیشود، بلکه هدف این است که در راه معیّنی به مصرف برسد، مانند وصیت به فقرا یا امور عامالمنفعه که در این صورت وصیت به غیر محصور است. در وصیت به محصور قبول موصیله پس از فوت موصی شرط تملیک است، ولی بهموجب مادۀ ۸۲۸ قانون مدنی در وصیت عهدی قبول شرط نیست. در وصیت عهدی وصی میتواند تا زمانی که موصی زنده است وصیت را رد کند، ولی اگر پیش از مرگ موصی، وصیت را رد نکرد بعد از آن حق رد ندارد. براساس مادۀ ۸۳۴ قانون مدنی موصی میتواند از وصیت رجوع نماید؛ علاوهبر آن بهموجب مادۀ ۸۳۹ اگر موصی بعداً وصیتی خلاف وصیت اول کند، وصیت دوم صحیح است. موصی نمیتواند در وصیتنامه یک یا چند تن از ورثه را از ارث محروم کند، در این صورت وصیت نافذ نمیباشد. بهموجب مقررات قانون مدنی هر کسی میتواند نسبت به ثلث مال خود وصیت کند و وصیت مازاد به ثلث نافذ نیست مگر آنکه وُرّاث آن را تنفیذ نمایند. قانونِ امور حِسبی سه نوع وصیتنامه پیشبینی کرده است؛ وصیتنامه رسمی، خودنوشت، و سرّی. ترتیب تنظیمِ وصیتنامۀ رسمی و اعتبار آن در دفاتر اسناد رسمی است. وصیتنامۀ خودنوشت در صورتی معتبر است که تمام آن به خط موصی نوشته شده و تاریخ روز، ماه و سال آن به خط موصی بوده و حتماً به امضای او رسیده باشد. فقدان امضای موصی در این نوع وصیتنامه موجب بیاعتباری آن است. وصیتنامۀ سرّی نیز باید به امضای موصی رسیده باشد، اعم از اینکه به خط وی یا به خط دیگری باشد، و بهترتیبی که برای امانت اسناد در قانون ثبت اسناد مقرر شده است، امانت گذارده شود؛ ولی موصی میتواند هر وقت که بخواهد آن را مسترد کند. کسی که سواد ندارد نمیتواند بهترتیب سرّی وصیت کند. وصیتنامه باید کتبی باشد و بهموجب مادۀ ۲۹۱ قانون امور حِسبی به وصیت شفاهی در دادگاه ترتیب اثر داده نمیشود، مگر آنکه اشخاص ذینفع در تَرَکه به صحت آن اقرار نمایند. ولی در شرایط فوقالعاده ازقبیل جنگ و یا خطر مرگ فوری، که موصی نمیتواند به یکی از طرق فوق وصیت کند، ممکن است وصیت بهطریقی که در قانون امور حِسبی مقرر شده است، صورت گیرد. ازجمله آنکه افراد نظامی یا شاغل در ارتش که در جنگ بوده و یا مأمور عملیات جنگی باشند میتوانند نزد یک افسر یا همردیف و با حضور دو نفر گواه وصیت خود را شفاهاً اظهار نمایند. در دیگر موارد مصرحه در مادۀ ۲۸۳ قانون امور حِسبی، موصی میتواند در حضور دو شاهد وصیت خود را اظهار نماید. یکی از دو شاهد اظهارات او را با تعیین تاریخ روز، ماه، سال و محل وقوع وصیت مینویسد و موصی و گواهها آن را امضا میکنند و اگر موصی نتواند امضا کند، مراتب در وصیتنامه قید میشود. در حقوق ایران، موصی میتواند تا قبل از قبول ذینفع (موصیله) از وصیتنامۀ خود عدول کند، زیرا وصیت ازجمله ایقاعات یکطرفه است. نیز ← ایقاع_(فقه)