وضع (فلسفه)
وَضْع (فلسفه)
در اصطلاح فلسفه، یکی از مقولههای نُهگانۀ عرضی، و عبارت از هیئت حاصل از سنجش اجزای موجود مادی نسبت بههم یا محیط خارج است. بنابراین، در مفهوم مقولۀ وضع، جزء داشتن شیء و بالتبع جزء داشتن مکان غیرحقیقی شیء، شرط اعتبار آن است. مقولۀ وضع در تأمل عقلی بر دو گونه قابل فرض است: ۱. نسبتدادن اجزای شیء مرکّب به خارج یا به یکدیگر؛ همچون نسبت یک چرخ دوّار به محیط خارجی که دارای «حرکت وضعی خارجی» است یا نسبت حرکت سر انسان به بدنش که دارای «حرکت وضعی داخلی» است؛ ۲. نسبتدادن مجموع اجزای مرکب به خارج، همچون مقایسۀ وضع یک ساختمان در محاذات جغرافیایی ساختمان دیگر. مقولۀ وضع از آنرو که در اشیای دارای جزء مادی اعتبار میشود، همواره قابل اشارۀ حسی است، اگرچه خود مُشارالیه از مفاهیم عدمی باشد، همچون خط بهعنوان نهایت سطح یا نقطه بهعنوان نهایت خط.