ولفرام فون اشنباخ
وُلفْرام فون اِشِنْباخ (ح ۱۱۷۰ـ ح ۱۲۲۰م)(Wolfram von Eschenbach)
شاعر آلمانی قرون وسطا. حماسۀ پارسیفال[۱] وی، که بهسبب تعالی اخلاقی و قدرت تخیلی آن مشهور است، یکی از عمیقترین آثار ادبی قرون وسطاست. ولفرام، که شوالیۀ تهیدستی اهل باواریا بود، ظاهراً نزد چند لرد سلسلۀ فرانکونیا[۲] خدمت کرد. آبِنْسْبرک[۳]، ویلدِنبرگ[۴] و وِرْتْهایْم[۵] از محلهایی است که در حماسهاش از آنها نام میبرد. همچنین مدتی در دربار لاندگراف هرمان اولِ[۶] تورینگن[۷] زیست، که در آنجا با، والتر فون در فوگلوایده[۸]، شاعر بزرگ غنایی قرون وسطا، آشنا شد. آثار بازماندۀ ولفرام، که همه نشانی از شخصیت اصیلش را با خود دارند، مشتمل بر هشت منظومۀ حماسیاند، ازجمله ترانههای صبحگاهی[۹]، در وصف وداع عاشقان در صبح؛ حماسۀ پارتسیفال؛ حماسۀ ناتمام ویلْهالْم[۱۰]، که داستان مبارز صلیبی ویلیام اورانژ[۱۱] را بیان میکند؛ و قطعاتی از حماسۀتیتورِل[۱۲]، که به داستان عشق غمانگیز زیگونه[۱۳] میپردازد. تأثیر ولفرام بر شاعران بعدی عمیق بود. در کنار هارْتْمان فون آوئِه[۱۴] و گوتفرید فون اشتراسبورک[۱۵]، از اعضای گروه سهنفرۀ شاعران بزرگ حماسی آلمانی علیای میانه[۱۶] بهشمار میرود.