ولفگانگ کوپن
ولفگانگ کوپن Wolfgang Koeppen | |
---|---|
زادروز |
1906 |
درگذشت | 1996 |
ملیت | آلمانی |
شغل و تخصص اصلی | رمان نویس |
آثار | کبوتران روی چمن، گلخانه، مرگ در رم |
گروه مقاله | ادبیات غرب |
جوایز و افتخارات | جایزه جورج بوشنر |
(Wolfgang Arthur Reinhold Koeppen (1906 – 1996
نویسندهی آلمانی. از شاخصترین نویسندگان آلمان در دوران پس از جنگ جهانی دوم است. در گرافسوالد[۱] به دنیا آمد. مادرش طراح لباس تئاتر بود و پدرش، چشمپزشکی که هیچ گاه مسئولیت داشتن این فرزند را به رسمیت نشناخت و هیچ وقت ارتباطی با ولفگانگ برقرار نکرد. ولفگانگ ابتدا در خانهی مادربزرگش زندگی میکرد، اما بعد از مرگ او همراه مادرش به خانهی خالهاش در پروس شرقی نقل مکان کرد و در همان جا به مدرسهی عمومی رفت. در جریان جنگ جهانی اول، کوپن به زادگاه خود بازگشت و به عنوان پادوی یک فروشندهی کتاب مشغول به کار شد. در همین دوران، او داوطلبانه با سالن تئاتر شهر همکاری داشت و نیز در کلاسهای دانشگاه گرافسوالد[۲] شرکت میکرد. نخستین رمان او، با عنوان عشق ناگوار[۳]، در سال 1934 منتشر شد و دومین رمانش با عنوان دیوار لرزان[۴] در سال 1935. در این سالها، کوپن در هلند زندگی میکرد اما در اواخر همین دهه، مخفیانه به آلمان بازگشت، چرا که مدارک کافی برای اشتغال و ادامهی اقامت در هلند را نداشت و البته مجبور شد مشی سرسختانهاش در مخالفت با رژیم نازی را تلطیف کند. کبوتران روی چمن[۵] (1951) از شاخصترین آثار اوست. این رمان ، به شیوهی جریان سیال ذهن نوشته شده است و یک صبح تا شب را در یکی از شهرهای آلمان اشغالی روایت میکند؛ شهری که صدای هواپیماهای جنگی هر لحظه در آن شنیده میشود و مردم در ترس و وحشتی دائمی به سر میبرند. این کتاب را نشر بیدگل، با ترجمهی اژدر انگشتری، به فارسی برگردانده است. این اثر، همراه با دو رمان بعدی او، یعنی گلخانه[۶] (1953) و مرگ در رم[۷] (1954)، تبدیل به یک سهگانه شد که به بهترین شکل، نحوهی دید کوپن به اوضاع آلمان در دوران جنگ و پس از آن را بازتاب میداد. بعد از این سهگانه، کوپن رمان دیگری ننوشت. در دههی پنجاه به تناوب به سفر رفت و ماههایی را در آمریکا، شوروی، لندن و ورشو گذراند. خاطرات او از یکی از این سفرها با عنوان سفری به آمریکا[۸] منتشر شده است. کوپن جوایز متعددی در آلمان کسب کرد که مهمترین آنها، جایزهی جورج بوشنر[۹] بود. او در سال 1984 همسرش را از دست داد و خود در سال 1996 در خانهی سالمندان درگذشت.