پرش به محتوا

پژوهشی در اصول اخلاق (کتاب): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042164281.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب|بندانگشتی|240x240px|روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب]]
[[پرونده:2042164281.jpg|جایگزین=روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب|بندانگشتی|240x240px|روی جلد یکی از چاپ‌های زبان اصلی کتاب]]
[[پرونده:2042164281- 2.jpg|جایگزین=از ترجمه‌های کتاب|بندانگشتی|160x160پیکسل|از ترجمه‌های کتاب]]
[[پرونده:2042164281- 2.jpg|جایگزین=از ترجمه‌های کتاب|بندانگشتی|160x160پیکسل|از ترجمه‌های کتاب]]
(به انگلیسی: ''An Enquiry Concerning the Principles of Morals'') تحقیقی فلسفی دربارۀ مبادی عمل اخلاقی، اثر [[دیوید هیوم]]، به انگلیسی. کتاب در واقع بازنویسی خلاصه‌شدۀ عامه‌فهم بخش‌های دوم و سوم رساله در طبیعت انسانی<ref>''Treatise of Human Nature''</ref> (۳ جلد، ۱۷۳۹ـ ۱۷۴۰م)، مهم‌ترین اثر فلسفی دیوید هیوم است که نخستین بار در سال 1751 منتشر شده است. هیوم پیش از اثر مذکور، تلخیص مشابهی از بخش اول رساله تهیه می‌کند که در سال 1848 با عنوان ''مقاله‌های فلسفی دربارۀ فهم آدمی''<ref>''Philosophical Essays Concerning Human Understsnding''</ref> (که بعداً عنوان ''جستاری دربارۀ فهم آدمی''<ref>''An Enquiry Concerning Human Understanding''</ref> به آن داده شد) ''منتشر شده است.''
(به انگلیسی: ''An Enquiry Concerning the Principles of Morals'') تحقیقی فلسفی دربارۀ مبادی عمل اخلاقی، اثر [[دیوید هیوم]]، به انگلیسی. کتاب در واقع بازنویسی خلاصه‌شدۀ عامه‌فهم بخش‌های دوم و سوم رساله در طبیعت انسانی<ref>''Treatise of Human Nature''</ref> (۳ جلد، ۱۷۳۹ـ ۱۷۴۰م)، مهم‌ترین اثر فلسفی دیوید هیوم است که نخستین بار در سال 1751 منتشر شده است. هیوم پیش از اثر مذکور، تلخیص مشابهی از بخش اول رساله تهیه می‌کند که در سال 1848 با عنوان ''مقاله‌های فلسفی دربارۀ فهم آدمی''<ref>''Philosophical Essays Concerning Human Understsnding''</ref> (که بعداً عنوان ''جستاری دربارۀ فهم آدمی''<ref>''An Enquiry Concerning Human Understanding''</ref> به آن داده شد) منتشر شده است. هرچند ''رساله در طبیعت انسانی'' خسته‌کننده و گاهی فاقد روح است، هیوم در ''پژوهشی در اصول اخلاق'' بر موضوع بحث و شیوه‌های بیان آن تسلط کامل دارد. با این‌حال، رساله سرشار از مباحث بنیادی و بسیار ژرف است.


''پژوهشی در اصول اخلاقی'' علاوه بر این‌که در متن و بطن ''رساله در طبیعت انسانی'' چندمرتبه به فارسی برگردانده شده، به صورت مستقل نیز تاکنون سه‌بار با عناوین مختلف ترجمه و چاپ شده است: ''تحقیق در مبادی اخلاق''، ترجمۀ رضا تقیان‌ورزنه (انتشارات گویا- 1377)؛ ''جستاری در باب اصول اخلاق''، ترجمۀ مجید داودی (نشر مرکز- 1388)؛ ''کاوش در مبانی اخلاق''، ترجمۀ مرتضی مردیها (انتشارات مینوی خرد- 1392). دو ترجمۀ اخیر چندین نوبت تجدید چاپ شده‌اند.
''پژوهشی در اصول اخلاقی'' علاوه بر این‌که در متن و بطن ''رساله در طبیعت انسانی'' چندمرتبه به فارسی برگردانده شده، به صورت مستقل نیز تاکنون سه‌بار با عناوین مختلف ترجمه و چاپ شده است: ''تحقیق در مبادی اخلاق''، ترجمۀ رضا تقیان‌ورزنه (انتشارات گویا- 1377)؛ ''جستاری در باب اصول اخلاق''، ترجمۀ مجید داودی (نشر مرکز- 1388)؛ ''کاوش در مبانی اخلاق''، ترجمۀ مرتضی مردیها (انتشارات مینوی خرد- 1392). دو ترجمۀ اخیر چندین نوبت تجدید چاپ شده‌اند.
خط ۸: خط ۸:
'''دربارۀ کتاب'''
'''دربارۀ کتاب'''


هیوم در این کتاب خصلت قوام‌دهنده و خاص عمل توأم با فضیلت را برجسته می‌کند. عمل توأم با فضیلت عبارت از این است که نسبت به دیگران و خود مفید و مطلوب واقع شویم. هیوم از این سخن نتیجه می‌گیرد که بنیاد خیر، مفید بودن است. و چون غالباً مسأله عبارت از رضایت دیگری است، اخلاق مبتنی بر تکبر و خودپسندی درست نیست. در این‌جا هیوم به مکتب شافتسبری<ref>Shaftesbury</ref> و هاچسون<ref>Hutcheson</ref> نزدیک می‌شود که خیر را بیش‌تر موضوع ذائقه می‌دانند تا عقل، و در آخرین تحلیل آن را بر احساسات بنا می‌کنند.  
در ابتدا مقدمات و کلیاتی مطرح ‌شده و فایده‌مندی فضیلت عمدۀ خیرخواهی مورد بررسی قرار گرفته است. در ادامه، به مواردی مانند خصایلی که برای ما مفیدند، خصایلی که برای ما دلپذیرند، خصایلی که برای دیگران دلپذیرند، جامعۀ سیاسی، عدالت و ... پرداخته شده است. هیوم در این کتاب خصلت قوام‌دهنده و خاص عمل توأم با فضیلت را برجسته می‌کند. عمل توأم با فضیلت عبارت از این است که نسبت به دیگران و خود مفید و مطلوب واقع شویم. هیوم از این سخن نتیجه می‌گیرد که بنیاد خیر، مفید بودن است. و چون غالباً مسأله عبارت از رضایت دیگری است، اخلاق مبتنی بر تکبر و خودپسندی درست نیست. در این‌جا هیوم به مکتب شافتسبری<ref>Shaftesbury</ref> و هاچسون<ref>Hutcheson</ref> نزدیک می‌شود که خیر را بیش‌تر موضوع ذائقه می‌دانند تا عقل، و در آخرین تحلیل آن را بر احساسات بنا می‌کنند.  


<br />
<br />
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۸۷۴

ویرایش