راهزنان (کتاب): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳: | خط ۳: | ||
موسیقیدانان بارها ''راهزنان'' را به تعبیر موسیقیایی درآوردهاند. از جمله: یوهان رودولف تسومشتخ<ref>Johann Rudolf Zumsteeg</ref> (1760- 1802)، آهنگساز آلمانی برای صحنههای این نمایشنامه آهنگ ساخت؛ ساوریو مرکادانته<ref>Saverio Mercadante</ref> (1795- 1870)، آهنگساز ایتالیایی اپرانامۀ کرشینی<ref>Crescini</ref> (مأخوذ از درام شیلر، با همان عنوان ''راهزنان'') را به آهنگ درآورد. البته این اپرا که به سال 1836 در پاریس اجرا شد، جزو بهترین اپراهای مرکادانته نیست؛ [[جوزپه وردی]] (1813- 1901) نیز با اقتباس از اپرانامۀ آندرآ مافئی<ref>Andrea Maffei</ref> که همان موضوع راهزنان را اخذ کرده بود، آهنگی برای اپرا ساخت. این اجرا نیز که به سال 1847 در لندن اجرا شده با استقبال سردی مواجه شد. | موسیقیدانان بارها ''راهزنان'' را به تعبیر موسیقیایی درآوردهاند. از جمله: یوهان رودولف تسومشتخ<ref>Johann Rudolf Zumsteeg</ref> (1760- 1802)، آهنگساز آلمانی برای صحنههای این نمایشنامه آهنگ ساخت؛ ساوریو مرکادانته<ref>Saverio Mercadante</ref> (1795- 1870)، آهنگساز ایتالیایی اپرانامۀ کرشینی<ref>Crescini</ref> (مأخوذ از درام شیلر، با همان عنوان ''راهزنان'') را به آهنگ درآورد. البته این اپرا که به سال 1836 در پاریس اجرا شد، جزو بهترین اپراهای مرکادانته نیست؛ [[جوزپه وردی]] (1813- 1901) نیز با اقتباس از اپرانامۀ آندرآ مافئی<ref>Andrea Maffei</ref> که همان موضوع راهزنان را اخذ کرده بود، آهنگی برای اپرا ساخت. این اجرا نیز که به سال 1847 در لندن اجرا شده با استقبال سردی مواجه شد. | ||
'''بررسی و توصیف نمایشنامه''' | '''بررسی و توصیف نمایشنامه''' | ||
این نمایشنامه هرچند در آن همان مضمون سنتی کین و نفرت دو برادر نسبت به هم تکرار میشود، از خواست شاعر برای برقراری حاکمیت واقعیتی شریفتر مقرون به عدالت خبر میدهد. او میفهمد که جهان نو از ویرانی و ویرانههای گذشته سر برنمیآورد؛ بلکه از نو شدن کیفیات روحی و باطنی پدید میآید. در این اثر جنگ بین احساسات لطیف و باشکوه انسانی در برابر ناملایمات، در برههای از تاریخ آلمان به نمایش گذاشته شده. تنفر از جامعهٔ پر از تبعیض و دروغ، مبارزهٔ ایدهآلیستهای از جان گذشته برای آزادی و برپایی بهشت موعود بر روی زمین و آرمانگرایی بیمنطق، ایدههای اصلی این نمایش هستند. قهرمانان نمایشنامه موجودات بشری نیستند، بلکه باید گفت نمادهای عالم عقلانی شاعرند. علاقۀ شیلر به صحنههای پرازدحام، از طریق وجود چهرههای نمایشی فرعی ظاهر میشود که بازیگران نقشهای اصلی را احاطه میکنند و به تعبیری میتوان گفت به منزلۀ گروه همسرایان تراژدیاند. به رغم نواقصی که در این اولین اثر شیلر میتوان نشان داد، باید گفت که نبوغ نمایشنامهنویسی او در وسعت و قوت کار تألیفی، در بسط و پرورش سرشار از منطق و تکلفات هنری آگاهانه، در مهارت او از حیث نشاندن موقعیتها و آدمها در جاهای شایسته و درخور آنها جلوهگر است. این تراژدی که شیلر از سال 1777م طرح آن را ریخته بود، نشاندهندۀ عصیان شاعر 18ساله است بر ضد جامعۀ عصر خویش و خودکامگی دوک کارل اویگن<ref>K. Eugen</ref> که در آکادمی نظامی که ظاهراً شیلر در فاصلۀ سالهای 1773- 1780 در آنجا تحصیل میکرده، با او آشنا شده است. در عین حال در راهزنان تأثیر و نفوذ آثار چهرههایی چون شکسپیر، روسو، لسینگ، گوته و کلینگر را، خاصه در بخش (پردۀ) نخست درام میبینیم. در این بخش بیتجربگی شیلر که خود او بعدها آن را میپذیرد بهوضوح به چشم میآید. علاوه بر اینها چهرههای نمایشی راهزنان فاقد تعادل منطقیای برای نگاه داشتنشان در میان دو حالت دیوسانی و فرشتهگونیست. | این نمایشنامه هرچند در آن همان مضمون سنتی کین و نفرت دو برادر نسبت به هم تکرار میشود، از خواست شاعر برای برقراری حاکمیت واقعیتی شریفتر مقرون به عدالت خبر میدهد. او میفهمد که جهان نو از ویرانی و ویرانههای گذشته سر برنمیآورد؛ بلکه از نو شدن کیفیات روحی و باطنی پدید میآید. در این اثر جنگ بین احساسات لطیف و باشکوه انسانی در برابر ناملایمات، در برههای از تاریخ آلمان به نمایش گذاشته شده. تنفر از جامعهٔ پر از تبعیض و دروغ، مبارزهٔ ایدهآلیستهای از جان گذشته برای آزادی و برپایی بهشت موعود بر روی زمین و آرمانگرایی بیمنطق، ایدههای اصلی این نمایش هستند. قهرمانان نمایشنامه موجودات بشری نیستند، بلکه باید گفت نمادهای عالم عقلانی شاعرند. علاقۀ شیلر به صحنههای پرازدحام، از طریق وجود چهرههای نمایشی فرعی ظاهر میشود که بازیگران نقشهای اصلی را احاطه میکنند و به تعبیری میتوان گفت به منزلۀ گروه همسرایان تراژدیاند. به رغم نواقصی که در این اولین اثر شیلر میتوان نشان داد، باید گفت که نبوغ نمایشنامهنویسی او در وسعت و قوت کار تألیفی، در بسط و پرورش سرشار از منطق و تکلفات هنری آگاهانه، در مهارت او از حیث نشاندن موقعیتها و آدمها در جاهای شایسته و درخور آنها جلوهگر است. این تراژدی که شیلر از سال 1777م طرح آن را ریخته بود، نشاندهندۀ عصیان شاعر 18ساله است بر ضد جامعۀ عصر خویش و خودکامگی دوک کارل اویگن<ref>K. Eugen</ref> که در آکادمی نظامی که ظاهراً شیلر در فاصلۀ سالهای 1773- 1780 در آنجا تحصیل میکرده، با او آشنا شده است. در عین حال در راهزنان تأثیر و نفوذ آثار چهرههایی چون شکسپیر، روسو، لسینگ، گوته و کلینگر را، خاصه در بخش (پردۀ) نخست درام میبینیم. در این بخش بیتجربگی شیلر که خود او بعدها آن را میپذیرد بهوضوح به چشم میآید. علاوه بر اینها چهرههای نمایشی راهزنان فاقد تعادل منطقیای برای نگاه داشتنشان در میان دو حالت دیوسانی و فرشتهگونیست. | ||
'''خلاصۀ داستان''' | '''خلاصۀ داستان''' |