لزلی کارون: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
کارون به عنوان بازیگر-رقصندۀ مستعد موزیکالهای دهۀ ۱۹۵۰ شناخته میشود، اگرچه خودش بنا بر مصاحبههایش از این موضوع راضی بوده و همواره میخواسته در فیلمهای مهمتر ایفای نقش کند. به همین منظور او در فیلمهای کارگردانانی چون [[برایان فوربز]]، رنه کلمان<ref>René Clément</ref>، کن راسل<ref>Henry Kenneth Alfred Russell</ref>، کریشتف زانوسی<ref>Krzysztof Zanussi</ref>، [[فرانسوا تروفو]] و [[لویی مال]] جلوی دوربین رفته و گاه مثل نقش زن حاملۀ تنهایی که زندگی نکبتباری دارد (در ''اتاقی به شکل ال'') با اقبال هم روبهرو شده است. با اینهمه شخصیت اصلی او در فیلمهای کمدی، موزیکال و ملودرامهای عاشقانه، نقش دختران معصوم و از همهجا بیخبری بود که آرام آرام و همزمان با تجربۀ عشق واقعی، از محیط بستۀ زندگی بیرون میآمدند و بالغ میشدند. در فیلمهای موزیکال اولیه این فرآیند از طریق رقص، تحکیم و تثبیت میشد. مثلاً در ''یک آمریکایی در پاریس'' طی رقصهایی با جین کلی و در ''بابا لنگدراز'' با [[فرد آستر]]. این پدیدۀ فرانسوی نوظهور دهۀ 1950 با موهای کوتاه و دندانهای جلوی خرگوشی نظر همه را جلب کرد. از بهترین نقشهایش دختر یتیم سادهلوح و پاکدل ''لیلی'' است که باور میکند عروسکها به خودی خود حرف میزنند و با آنها درددل میکند. با گذشت زمان در بازیهایش معصومیت با ملاحت کامل میشد. وقتی قرار شد نقش اصلی را در [[ژی ژی|ژیژی]] (اقتباس [[وینسنت مینلی]] از داستان [[کولت، سیدونی ـ گابریل (۱۸۷۳ـ۱۹۵۴)|سیدونی گابریل کولت]]) بازی کند، نقشی که قبلاً در اجرای نمایشی آن در لندن به روی صحنه رفته بود، به راستی تجسم سحر و افسون جوانی شده بود. ابتدا شاد و سرخوش و بیدغدغه، مایۀ تفریح لویی ژوردان ملالزده از آداب و تشريفات روزمره میشود. در عين حال مادربزرگش میخواهد او طوری تعلیم بگیرد که بتواند مایۀ رضایت مردان را در محافل و مجالس فراهم آورد. بهتدریج تناقض این دو مسیر خودش را نشان میدهد و ژوردان کشف میکند که «ژیژی» برایش دیگر نه یک بازیچه که وسوسهای جدی است. دیگر این محصل لاغراندام و سختکوش باله از حد طعمۀ هوس هالیوود گذشته بود و بدون اینکه لازم باشد چشمهای از مهارتهای رقصندگیاش را نشان دهد، به عنوان محور قصههای رمانتیک پذیرفته شد. | کارون به عنوان بازیگر-رقصندۀ مستعد موزیکالهای دهۀ ۱۹۵۰ شناخته میشود، اگرچه خودش بنا بر مصاحبههایش از این موضوع راضی بوده و همواره میخواسته در فیلمهای مهمتر ایفای نقش کند. به همین منظور او در فیلمهای کارگردانانی چون [[برایان فوربز]]، رنه کلمان<ref>René Clément</ref>، کن راسل<ref>Henry Kenneth Alfred Russell</ref>، کریشتف زانوسی<ref>Krzysztof Zanussi</ref>، [[فرانسوا تروفو]] و [[لویی مال]] جلوی دوربین رفته و گاه مثل نقش زن حاملۀ تنهایی که زندگی نکبتباری دارد (در ''اتاقی به شکل ال'') با اقبال هم روبهرو شده است. با اینهمه شخصیت اصلی او در فیلمهای کمدی، موزیکال و ملودرامهای عاشقانه، نقش دختران معصوم و از همهجا بیخبری بود که آرام آرام و همزمان با تجربۀ عشق واقعی، از محیط بستۀ زندگی بیرون میآمدند و بالغ میشدند. در فیلمهای موزیکال اولیه این فرآیند از طریق رقص، تحکیم و تثبیت میشد. مثلاً در ''یک آمریکایی در پاریس'' طی رقصهایی با جین کلی و در ''بابا لنگدراز'' با [[فرد آستر]]. این پدیدۀ فرانسوی نوظهور دهۀ 1950 با موهای کوتاه و دندانهای جلوی خرگوشی نظر همه را جلب کرد. از بهترین نقشهایش دختر یتیم سادهلوح و پاکدل ''لیلی'' است که باور میکند عروسکها به خودی خود حرف میزنند و با آنها درددل میکند. با گذشت زمان در بازیهایش معصومیت با ملاحت کامل میشد. وقتی قرار شد نقش اصلی را در [[ژی ژی|ژیژی]] (اقتباس [[وینسنت مینلی]] از داستان [[کولت، سیدونی ـ گابریل (۱۸۷۳ـ۱۹۵۴)|سیدونی گابریل کولت]]) بازی کند، نقشی که قبلاً در اجرای نمایشی آن در لندن به روی صحنه رفته بود، به راستی تجسم سحر و افسون جوانی شده بود. ابتدا شاد و سرخوش و بیدغدغه، مایۀ تفریح لویی ژوردان ملالزده از آداب و تشريفات روزمره میشود. در عين حال مادربزرگش میخواهد او طوری تعلیم بگیرد که بتواند مایۀ رضایت مردان را در محافل و مجالس فراهم آورد. بهتدریج تناقض این دو مسیر خودش را نشان میدهد و ژوردان کشف میکند که «ژیژی» برایش دیگر نه یک بازیچه که وسوسهای جدی است. دیگر این محصل لاغراندام و سختکوش باله از حد طعمۀ هوس هالیوود گذشته بود و بدون اینکه لازم باشد چشمهای از مهارتهای رقصندگیاش را نشان دهد، به عنوان محور قصههای رمانتیک پذیرفته شد. | ||
'''برخی از آثار سینمایی''' | '''برخی از آثار سینمایی''' |