پرش به محتوا

دندان مار (فیلم): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
[[پرونده:2042166417.jpg|جایگزین=پوستر فیلم|بندانگشتی|پوستر فیلم]]
[[پرونده:2042166417.jpg|جایگزین=پوستر فیلم|بندانگشتی|پوستر فیلم]]
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی مسعود کیمیایی، محصول سال 1368. این فیلم در بخش مسابقه‌ی سینمای ایران هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر شرکت داشت و جز نامزدی در رشته‌ی بهترین بازیگر نقش اول مرد (فرامرز صدیقی) توفیقی به دست نیاورد. با این حال نویسندگان و منتقدان سینمایی دندان مار را از بهترین آثار بعد از انقلاب کیمیایی می‌دانند. این فیلم با حضور در بخش مسابقه‌ی دوره چهل و یکم جشنواره فیلم برلین برای بهترین فیلم‌نامه تقدیرنامه‌ی هیأت داوران و دیپلم افتخار جشنواره را دریافت کرده است. همچنین فیلم در بخش مسابقه‌ی جشنواره‌های لوکارنو، لندن و شیکاگو نیز حضور داشته است. کیمیایی در این اثر ضمن روایت داستانی درام، شرایط اجتماعی تهران دوره‌ی جنگ تحمیلی را به تصویر کشیده است.
فیلم بلند سینمایی به کارگردانی [[مسعود کیمیایی]]، محصول سال 1368ش. این فیلم در بخش مسابقۀ سینمای ایران [[هشتمین دوره جشنواره فیلم فجر]] شرکت داشت و جز نامزدی در رشتۀ بهترین بازیگر نقش اول مرد ([[فرامرز صدیقی]]) توفیقی به دست نیاورد. با این حال نویسندگان و منتقدان سینمایی ''دندان مار'' را از بهترین آثار بعد از انقلاب کیمیایی می‌دانند. این فیلم با حضور در بخش مسابقۀ دورۀ چهل و یکم جشنوارۀ فیلم برلین، برای بهترین فیلمنامه تقدیرنامۀ هیأت داوران و دیپلم افتخار جشنواره را دریافت کرده است. همچنین فیلم در بخش مسابقۀ جشنواره‌های لوکارنو، لندن و شیکاگو نیز حضور داشته است. کیمیایی در این اثر ضمن روایت داستانی درام، شرایط اجتماعی تهران دورۀ [[جنگ ایران و عراق|جنگ تحمیلی]] را به تصویر کشیده است.




'''خلاصۀ داستان'''
'''خلاصۀ داستان'''


رضا، كارگر چاپ خانه، پس از فوت مادرش یادگاری‌های مادر و پلاك برادر گمشده‌اش را برمی‌دارد و در مسافرخانه‌ای ساكن می‌شود. هم‌اتاق او جوان جنوبی جنگ‌زده‌ای است به نام احمد. بین آن دو روابط صمیمانه‌ای برقرار می‌شود. روز بعد رضا در ساك دستی خود یادگاری‌های مادر را نمی‌بیند. به احمد مشكوك می‌شود، اما احمد او را متقاعد می‌سازد كه ممكن است اشیای او را افرادی كه برای «آقا عبدل»، دلال كالاهای احتكاری، كار می‌كنند ربوده باشند. آن دو سراغ آقا عبدل می‌روند. رضا گردن‌بند مادرش را به گردن عبدل می‌بیند، اما به توصیه‌ی احمد از درگیر شدن امتناع می‌كند. عبدل دختری به نام فاطمه را به رضا می‌سپارد كه به آدرس معینی ببرد. اما رضا ابتدا فاطمه را به خانه‌ی دوستش جلال و سپس به خانه‌ی مادرش می‌برد و او را به خواهرش زیور، كه از شوهرش جدا شده، می‌سپارد. پس از آن رضا و احمد به سراغ عبدل می‌روند. در یك درگیری، انبارهای كالاهای احتكار شده‌ی او را به آتش می‌كشند و به خانه باز می‌گردند.
رضا، كارگر چاپخانه، پس از فوت مادرش یادگاری‌های مادر و پلاک برادر گمشده‌اش را برمی‌دارد و در مسافرخانه‌ای ساكن می‌شود. هم‌اتاق او جوان جنوبی جنگ‌زده‌ای است به نام احمد. بین آن دو روابط صمیمانه‌ای برقرار می‌شود. روز بعد رضا در ساک دستی خود یادگاری‌های مادر را نمی‌بیند. به احمد مشكوک می‌شود، اما احمد او را متقاعد می‌سازد كه ممكن است اشیای او را افرادی كه برای «آقا عبدل»، دلال كالاهای احتكاری، كار می‌كنند ربوده باشند. آن دو سراغ آقا عبدل می‌روند. رضا گردن‌بند مادرش را به گردن عبدل می‌بیند، اما به توصیۀ احمد از درگیر شدن امتناع می‌كند. عبدل دختری به نام فاطمه را به رضا می‌سپارد كه به آدرس معینی ببرد. اما رضا ابتدا فاطمه را به خانۀ دوستش جلال و سپس به خانۀ مادرش می‌برد و او را به خواهرش زیور، كه از شوهرش جدا شده، می‌سپارد. پس از آن رضا و احمد به سراغ عبدل می‌روند. در یک درگیری، انبارهای كالاهای احتكارشدۀ او را به آتش می‌كشند و به خانه بازمی‌گردند.




خط ۲۰: خط ۲۰:
تدوینگر: مهدی رجاییان
تدوینگر: مهدی رجاییان


آهنگساز: فریبرز لاچینی
آهنگساز: [[فریبرز لاچینی]]


طراحان صحنه: جمشید آهنگرانی؛ عباس نعمتی؛ محمد نظافتی
طراحان صحنه: جمشید آهنگرانی، عباس نعمتی و محمد نظافتی


طراح لباس: مسعود کیمیایی
طراح لباس: مسعود کیمیایی


گروه چهره‌پردازی: مژده شمسایی و محمدرضا قومی
گروه چهره‌پردازی: [[مژده شمسایی]] و محمدرضا قومی


بازیگران: فرامرز صدیقی؛ گلچهره سجادیه؛ احمد نجفی؛ جلال مقدم؛ فریبا کوثری؛ حسن رفیعی؛ نرسی گرگیا؛ سعید پیردوست؛ نصرت كریمی؛ شاهد احمدلو؛ عباس قاجار
بازیگران: فرامرز صدیقی؛ گلچهره سجادیه؛ احمد نجفی؛ جلال مقدم؛ فریبا کوثری؛ حسن رفیعی؛ نرسی گرگیا؛ سعید پیردوست؛ نصرت كریمی؛ شاهد احمدلو؛ عباس قاجار
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۴۲۰

ویرایش