کشتی یونانی (قصه‌های کیش: اپیزود اول): تفاوت میان نسخه‌ها

شنبه، صیادی كه به اتفاق همسرش در سواحل كیش زندگی می‌كند، همراه دوستش جمعه، كارتن‌هایی را كه از یک كشتی یونانی به دریا ریخته می‌شود جمع‌آوری و آن را آویزان می‌كند تا خشک شوند. همسر او از این كارش ناراحت است، اما شنبه که معتقد است «همه چیز از دریا می‌آید»، پاسخ می‌دهد كه قصد دارد دكه‌اش را درست كند. جمعه به شنبه می‌گوید كه همسرش بیمار و هوایی شده و باید او را برای مراسم سنتی زار آماده كند. در مراسم زار معلوم می‌شود كه دلیل بدحالی زن، ترس شدید او از كشتی یونانی و كارتن‌های مقوایی است و جمعه به شنبه می‌گوید كه كارتن‌ها را دور بریزد. پس از پایان مراسم، شنبه به همراه همسرش به خانه برمی‌گردد. همسرش در كنار ساحل می‌نشیند و به كشتی یونانی كه در دوردست، ملوانان بر عرشۀ آن، كارتن‌ها را به دریا می‌ریزند نگاه می‌كند. در همین اثناء با نگرانی تعداد زیادی قوطی خالی را می‌بیند كه امواج دریا آنها را به نزدیكی او می‌رساند.