پرش به محتوا

غفاری، فرخ (تهران ۱۳۰۰ـ پاریس ۱۳۸۵ش): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۳۰: خط ۳۰:
}}
}}
[[پرونده:32016400- 2.jpg|جایگزین=فرخ غفاری|بندانگشتی|فرخ غفاری]]
[[پرونده:32016400- 2.jpg|جایگزین=فرخ غفاری|بندانگشتی|فرخ غفاری]]
فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان، مستندساز، مورخ ایرانی سینما و تئاتر، و مؤسس کانون ملی فیلم. وی را در کنار چند تن معدود (از جمله [[فریدون رهنما]] و [[ابراهیم گلستان]]) از موثرترین و جریان‌سازترین افراد سینمای ایران می‌دانند. در یازده سالگی به همراه پدرش به اروپا سفر کرد و تحصیلات متوسطه را به زبان فرانسه در [[بلژیک]] به پایان رساند و بعد به تحصیل در رشتۀ حقوق و ادبیات پرداخت و در سال 1328 به ایران برگشت. او بعد از یک دوره فعالیت روزنامه‌نگاری در ایران به فرانسه رفت و در آن‌جا فعالیت هنری‌اش را با تئاتر آغاز کرد و سپس به یادگیری سینما و نوشتن نقد فیلم برای مجلات سینمایی فرانسوی‌زبان نیز پرداخت. پس از بازگشت دوباره به ایران (۱۳37)، کانون ملی فیلم را تأسیس کرد. در همان سال ''[[جنوب‌ شهر]]'' را ساخت‌، که‌ فیلمی‌ واقع‌گرا با مایه‌های‌ اجتماعی‌ بود، و چند روز پس از آغاز اکرانش توقیف‌ شد. برای ‌جبران خسارت، فیلم ''عروس‌ کدومه‌''؟ (۱۳۳۸) را ساخت، که‌ یک‌ کمدی ‌سبک‌ بود. پس از آن مستندهایی برای شرکت‌ نفت‌ و وزارت‌ اقتصاد تولید کرد، مانند: ''جزیرۀ‌ فارسی‌'' (۱۳۳۹)، ''رگ‌های‌ سیاه'' ‌(۱۳۴۰)، ''زندگی نفت'' (۱۳۴۱)، ''نور زمان'' (۱۳۴۲)، ''مخابرات نفتی'' (۱۳۴۲)، ''وام‌های‌ صنعتی'' (۱۳۴۳)، ''سیمان‌ تهران'' (۱۳۴۳)، و‌ ''[[شب قوزی]]'' (۱۳۴۳) که اثر اخیر فیلم خوش‌ساختی شد. در ۱۳۴۵، معاون فرهنگی ‌سازمان‌ رادیو تلویزیون‌ ملی‌ ایران‌ و در ۱۳۴۶ قائم‌مقام‌ مدیرعامل‌ جشن‌ هنر شیراز شد. آخرین کارهایش عبارتند از کارگردانی ''[[زنبورک]]'' (۱۳۵۴) و بازی در فیلم ''اوکی‌ مستر'' (۱۳۵۷).  
فیلم‌نامه‌نویس، کارگردان، مستندساز، مورخ ایرانی سینما و تئاتر، و مؤسس کانون ملی فیلم. وی را در کنار چند تن معدود (از جمله [[فریدون رهنما]] و [[ابراهیم گلستان]]) از موثرترین و جریان‌سازترین افراد سینمای ایران می‌دانند. در یازده سالگی به همراه پدرش، که از دیپلمات‌های رده بالای اواخر قاجار و دورۀ پهلوی و در این زمان سفیر ایران در بلژیک بود، به اروپا سفر کرد و تحصیلات متوسطه را به زبان فرانسه در [[بلژیک]] به پایان رساند و بعد به تحصیل در رشتۀ حقوق و ادبیات پرداخت و در سال 1328 به ایران برگشت. او بعد از یک دوره فعالیت روزنامه‌نگاری در ایران به فرانسه رفت و در آن‌جا فعالیت هنری‌اش را با تئاتر آغاز کرد و سپس به یادگیری سینما و نوشتن نقد فیلم برای مجلات سینمایی فرانسوی‌زبان نیز پرداخت. پس از بازگشت دوباره به ایران (۱۳37)، کانون ملی فیلم را تأسیس کرد. در همان سال ''[[جنوب‌ شهر]]'' را ساخت‌، که‌ فیلمی‌ واقع‌گرا با مایه‌های‌ اجتماعی‌ بود، و چند روز پس از آغاز اکرانش توقیف‌ شد. برای ‌جبران خسارت، فیلم ''عروس‌ کدومه‌''؟ (۱۳۳۸) را ساخت، که‌ یک‌ کمدی ‌سبک‌ بود. پس از آن مستندهایی برای شرکت‌ نفت‌ و وزارت‌ اقتصاد تولید کرد، مانند: ''جزیرۀ‌ فارسی‌'' (۱۳۳۹)، ''رگ‌های‌ سیاه'' ‌(۱۳۴۰)، ''زندگی نفت'' (۱۳۴۱)، ''نور زمان'' (۱۳۴۲)، ''مخابرات نفتی'' (۱۳۴۲)، ''وام‌های‌ صنعتی'' (۱۳۴۳)، ''سیمان‌ تهران'' (۱۳۴۳)، و‌ ''[[شب قوزی]]'' (۱۳۴۳) که اثر اخیر فیلم خوش‌ساختی شد. در ۱۳۴۵، معاون فرهنگی ‌سازمان‌ رادیو تلویزیون‌ ملی‌ ایران‌ و در ۱۳۴۶ قائم‌مقام‌ مدیرعامل‌ جشن‌ هنر شیراز شد. آخرین کارهایش عبارتند از کارگردانی ''[[زنبورک]]'' (۱۳۵۴) و بازی در فیلم ''اوکی‌ مستر'' (۱۳۵۷).  


فرخ غفاری به همراه [[ابراهیم گلستان]] و [[فریدون رهنما]] سهم مهمی در بنای سینمای روشنفکری و غیرمتعارف ایران در ابتدای دهۀ 1340 داشت. کسی که با ساختن فیلم‌های ''جنوب شهر و'' ''[[شب قوزی]]'' در کنار فیلم‌های ''[[خشت و آینه]]'' (ابراهیم گلستان) و ''سیاوش در تخت جمشید'' (فریدون رهنما) خون تازه‌ای در کالبد بی‌جان و بی‌رمق سینمای ایران تزریق کرد و زمینه‌های رشد و تحول سینمای هنری و اندیشمندانۀ ایران را فراهم کرد. فرخ غفاری از نخستین منتقدان اندیشمند و جدی سینمای ایران و همچنین نخستین کسی است که دست به جمع‌آوری اسناد و مدارک مربوط به تاریخ سینمای ایران زد.
فرخ غفاری به همراه [[ابراهیم گلستان]] و [[فریدون رهنما]] سهم مهمی در بنای سینمای روشنفکری و غیرمتعارف ایران در ابتدای دهۀ 1340 داشت. کسی که با ساختن فیلم‌های ''جنوب شهر و'' ''[[شب قوزی]]'' در کنار فیلم‌های ''[[خشت و آینه]]'' (ابراهیم گلستان) و ''سیاوش در تخت جمشید'' (فریدون رهنما) خون تازه‌ای در کالبد بی‌جان و بی‌رمق سینمای ایران تزریق کرد و زمینه‌های رشد و تحول سینمای هنری و اندیشمندانۀ ایران را فراهم کرد. فرخ غفاری از نخستین منتقدان اندیشمند و جدی سینمای ایران و همچنین نخستین کسی است که دست به جمع‌آوری اسناد و مدارک مربوط به تاریخ سینمای ایران زد.
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۴۰۵

ویرایش