فرمان آرا، بهمن (اصفهان ۱۳۲۰): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
}}[[پرونده:33081900- 2.jpg|جایگزین=بهمن فرمانآرا|بندانگشتی|بهمن فرمانآرا]]کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندۀ سینمای ایران. در مدرسۀ موسیقی'''' و هنرهای دراماتیک لندن درس خواند (۱۳۳۶ـ۱۳۳۷)، و در [[دانشگاه کالیفرنیا|دانشگاه کالیفرنیای جنوبی]] در رشتۀ سینما ادامۀ تحصیل داد (۱۳۳۸ـ۱۳۴۵). پس از بازگشت از [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] به عنوان کارشناس برنامههای سینمایی به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد. | }}[[پرونده:33081900- 2.jpg|جایگزین=بهمن فرمانآرا|بندانگشتی|بهمن فرمانآرا]]کارگردان، فیلمنامهنویس و تهیهکنندۀ سینمای ایران. در مدرسۀ موسیقی'''' و هنرهای دراماتیک لندن درس خواند (۱۳۳۶ـ۱۳۳۷)، و در [[دانشگاه کالیفرنیا|دانشگاه کالیفرنیای جنوبی]] در رشتۀ سینما ادامۀ تحصیل داد (۱۳۳۸ـ۱۳۴۵). پس از بازگشت از [[امریکا، ایالات متحده|امریکا]] به عنوان کارشناس برنامههای سینمایی به استخدام تلویزیون ملی ایران درآمد. | ||
فعالیت فیلمسازی را از سال 1350 با ساخت دو فیلم کوتاه و در سال بعد با ساخت کمدی سبک ''خانۀ قمرخانم'' که بازسازی سریال پربینندهای به همین نام بود آغاز کرد. فیلمهای فرمانآرا، حتی در زمینۀ تاریخی، به مسائل اجتماعی و مشکلات روزمره گرایش دارند. دو فیلم بعدی او براساس داستانهای [[گلشیری، هوشنگ (اصفهان ۱۳۱۶ـ تهران ۱۳۷۹ش)|هوشنگ گلشیری]] (با همکاری خود او در نوشتن فیلمنامه) ساخته شده است: ''[[شازده احتجاب|شازده احتجاب]]'' (۱۳۵۳) که در آن پیچیدگی روابط انسانی در یک زمینۀ تاریخی را نشان میدهد، و ''سایههای بلند باد'' (۱۳۵۷) که به خرافات، ترس، و هراس از ناشناختههای طبیعت میپردازد. هردو فیلم از بهترین نمونههای اقتباس از ادبیات فارسی در سینمای ایران شناخته میشوند. در فاصلۀ ساخت این دو فیلم (1353 تا 1357) فرمانآرا برای مدیریت شرکت تازهتاسیس «گسترش صنایع سینمایی ایران» انتخاب شد و حاصل کار او تهیه و تولید تعدادی از مهمترین محصولات دهۀ 1350 در طیفهای مختلف است؛ از جمله میتوان به [[گزارش (فیلم)|گزارش]]، شطرنج باد، [[دایره مینا (فیلم)|دایره مینا]]، [[کلاغ (فیلم 1356)|کلاغ]]، [[ملکوت (فیلم)|ملکوت]] و در امتداد شب اشاره کرد که همه فیلمهای مهم و بحثبرانگیزی بهحساب میآمدند. بدین ترتیب فرمانآرا علاوه بر این که خود به عنوان یکی از | فعالیت فیلمسازی را از سال 1350 با ساخت دو فیلم کوتاه و در سال بعد با ساخت کمدی سبک ''خانۀ قمرخانم'' که بازسازی سریال پربینندهای به همین نام بود آغاز کرد. فیلمهای فرمانآرا، حتی در زمینۀ تاریخی، به مسائل اجتماعی و مشکلات روزمره گرایش دارند. دو فیلم بعدی او براساس داستانهای [[گلشیری، هوشنگ (اصفهان ۱۳۱۶ـ تهران ۱۳۷۹ش)|هوشنگ گلشیری]] (با همکاری خود او در نوشتن فیلمنامه) ساخته شده است: ''[[شازده احتجاب|شازده احتجاب]]'' (۱۳۵۳) که در آن پیچیدگی روابط انسانی در یک زمینۀ تاریخی را نشان میدهد، و ''سایههای بلند باد'' (۱۳۵۷) که به خرافات، ترس، و هراس از ناشناختههای طبیعت میپردازد. هردو فیلم از بهترین نمونههای اقتباس از ادبیات فارسی در سینمای ایران شناخته میشوند. در فاصلۀ ساخت این دو فیلم (1353 تا 1357) فرمانآرا برای مدیریت شرکت تازهتاسیس «گسترش صنایع سینمایی ایران» انتخاب شد و حاصل کار او تهیه و تولید تعدادی از مهمترین محصولات دهۀ 1350 در طیفهای مختلف است؛ از جمله میتوان به [[گزارش (فیلم)|گزارش]]، شطرنج باد، [[دایره مینا (فیلم)|دایره مینا]]، [[کلاغ (فیلم 1356)|کلاغ]]، [[ملکوت (فیلم)|ملکوت]] و در امتداد شب اشاره کرد که همه فیلمهای مهم و بحثبرانگیزی بهحساب میآمدند. بدین ترتیب فرمانآرا علاوه بر این که خود به عنوان یکی از کارگردانان جریانساز [[موج نو سینمای ایران|موج نوی سینمای ایران]] شناخته میشود، در آن سالها با تهیهکنندگی نخستین آثار [[اصلانی، محمدرضا (رشت ۱۳۲۲ش)|محمدرضا اصلانی]]، [[هریتاش، خسرو (تهران ۱۳۱۱ـ۱۳۵۹ش)|خسرو هریتاش]]، [[بیضایی ، بهرام (تهران ۱۳۱۷ش)|بهرام بیضایی]]، [[کیارستمی ، عباس (تهران ۱۳۱۹)|عباس کیارستمی]] و [[مهرجویی، داریوش (تهران ۱۳۱8ش)|داریوش مهرجویی]] از حامیان مهم این جریان بوده است. | ||
فرمانآرا از سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرد و مدیرعامل شرکت سیرکل ونکوور شد. سپس به لس آنجلس رفت و در تولید فیلمهای فیلمسازانی چون [[نیومن، پل (۱۹۲۵ـ۲۰۰۸)|پل نیومن]] (''باغ وحش شیشهای'' )، [[شلزینگر، جان (۱۹۲۶ـ ۲۰۰۳)|جان شلزینجر]] (''مادام سوزاتسکا'')، [[استون، اولیور (۱۹۴۶)|الیور استون]] (''رادیو حرف'')، دنیس آرکند<ref>Denys Arcand</ref> (''سقوط امپراتوری آمریکا'')، [[اسکورسیزی، مارتین (۱۹۴۲)|مارتین اسکورسیزی]] (''آخرین وسوسۀ مسیح'')، [[آیوری، جیمز (۱۹۲۸)|جیمز آیوری]] (''خانم و آقای بریج'') و [[فریرز، استیون (۱۹۳۱)|استیون فریرز]] (''تردستان'') همکاری کرد. فرمانآرا در پایان دهۀ ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و پس از دورۀ طولانی فیلمنامهنویسی که هیچکدام ساخته نشد، در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و نهایتاً در همان سال فیلم موفق ''بوی کافور، عطر یاس'' را عرضه کرد. | فرمانآرا از سال ۱۳۵۹ به کانادا مهاجرت کرد و مدیرعامل شرکت سیرکل ونکوور شد. سپس به لس آنجلس رفت و در تولید فیلمهای فیلمسازانی چون [[نیومن، پل (۱۹۲۵ـ۲۰۰۸)|پل نیومن]] (''باغ وحش شیشهای'' )، [[شلزینگر، جان (۱۹۲۶ـ ۲۰۰۳)|جان شلزینجر]] (''مادام سوزاتسکا'')، [[استون، اولیور (۱۹۴۶)|الیور استون]] (''رادیو حرف'')، دنیس آرکند<ref>Denys Arcand</ref> (''سقوط امپراتوری آمریکا'')، [[اسکورسیزی، مارتین (۱۹۴۲)|مارتین اسکورسیزی]] (''آخرین وسوسۀ مسیح'')، [[آیوری، جیمز (۱۹۲۸)|جیمز آیوری]] (''خانم و آقای بریج'') و [[فریرز، استیون (۱۹۳۱)|استیون فریرز]] (''تردستان'') همکاری کرد. فرمانآرا در پایان دهۀ ۱۳۶۰ به ایران بازگشت و پس از دورۀ طولانی فیلمنامهنویسی که هیچکدام ساخته نشد، در سال ۱۳۷۸ فیلمسازی را دوباره شروع کرد و نهایتاً در همان سال فیلم موفق ''بوی کافور، عطر یاس'' را عرضه کرد. |