پرش به محتوا

ابن خاتمه، ابوجعفر احمد ( ـ۷۷۰ق): تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
 
بدون خلاصۀ ویرایش
 
خط ۲: خط ۲:


ابن خاتِمِه، ابوجعفر احمد (  ـ۷۷۰ق)<br>
ابن خاتِمِه، ابوجعفر احمد (  ـ۷۷۰ق)<br>
<p>(ابو جعفر احمد بن علی بن محمد بن علی بن محمد بن خاتمه انصاری اَلْمَری، معروف به ابن خاتمه؛ کنیه او ابوالعباس) پزشک، شاعر و مورّخ اندلسی. در المریّة، شهری در جنوب [[اسپانیا]] متولد شد و مذهبش مالکی بوده است. نزد برخی استادان مشهور ادبیات را فراگرفت و نامه‌ها و اشعار زیبایی نگاشته است و شهرت او بیشتر به‌سبب شاعری و نویسندگی اوست. از شاعران مشهور عرب تقلید می‌کرد و صنایع لفظی و معنوی فراوانی در اشعارش استفاده کرده است. در مسجد جامع المریه و بعدها در مدرسۀ یوسفیۀ [[غرناطه]] ادب و لغت درس می‌داد. او را مردی خوش‌بیان، خوش‌رو و خوش‌رفتار دانسته‌اند. هرچند نامه‌های بسیاری از امرا و بزرگان را نگاشته، اما ظاهراً هرگز هیچ منصب دولتی را نپذیرفته است. از او آثاری به‌جا مانده است ازجمله ''دیوان اشعار'' که شاعر آن را در اواخر سال ۷۳۸ به درخواست یکی از دوستانش نوشته است و این دیوان به خط خود شاعر به زمان ما رسیده است؛'' رائق‌التّحلیة فی فائق التوریة'' (مجموعه شعر)؛ ''تحصیل غرض القاصد فی تفصیل المرض الوافد'' (در شناسایی و درمان طاعونی که در ۷۴۶ در المریه شایع شده بود و در همان سال‌ها به‌عنوان «طاعون سیاه» آسیا، افریقا و اروپا را فراگرفته بود)؛'' وصل الحب فی حدیث‌الطب''؛'' مزیّةالمریة علی غیرها من البلاد الاندلسیّة'' (در احوال تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی شهر المریّة)،'' فصل‌العادل بین الرقیب و الواشی و العاذل'' (رساله‌ای در تفاوت جاسوس، سخن‌چین و عیب‌جو)، ''ایراد الّلآل من نشاد الضّوال''؛'' الحاق العقل بالحس فی الفرق بین اسم الجنس و علم الجنس'' (رساله‌ای در نحو).</p>
<p>(ابوجعفر احمد بن علی بن محمد بن علی بن محمد بن خاتمه انصاری اَلْمَری، معروف به ابن خاتمه؛ کنیۀ او ابوالعباس) پزشک، شاعر و مورّخ اندلسی. در المریّة، شهری در جنوب [[اسپانیا]] متولد شد و مذهبش مالکی بوده است. نزد برخی استادان مشهور ادبیات را فراگرفت و نامه‌ها و اشعار زیبایی نگاشته است و شهرت او بیشتر به‌سبب شاعری و نویسندگی اوست. از شاعران مشهور عرب تقلید می‌کرد و صنایع لفظی و معنوی فراوانی در اشعارش استفاده کرده است. در مسجد جامع المریه و بعدها در مدرسۀ یوسفیۀ [[غرناطه]] ادب و لغت درس می‌داد. او را مردی خوش‌بیان، خوش‌رو و خوش‌رفتار دانسته‌اند. هرچند نامه‌های بسیاری از امرا و بزرگان را نگاشته، اما ظاهراً هرگز هیچ منصب دولتی را نپذیرفته است. </p>
<p>از او آثاری به‌جا مانده است ازجمله ''دیوان اشعار'' که شاعر آن را در اواخر سال ۷۳۸ به درخواست یکی از دوستانش نوشته است و این دیوان به خط خود شاعر به زمان ما رسیده است؛'' رائق‌التّحلیة فی فائق التوریة'' (مجموعه شعر)؛ ''تحصیل غرض القاصد فی تفصیل المرض الوافد'' (در شناسایی و درمان طاعونی که در ۷۴۶ در المریه شایع شده بود و در همان سال‌ها به‌عنوان «طاعون سیاه» آسیا، افریقا و اروپا را فراگرفته بود)؛'' وصل الحب فی حدیث‌الطب''؛'' مزیّةالمریة علی غیرها من البلاد الاندلسیّة'' (در احوال تاریخی، جغرافیایی و اجتماعی شهر المریّة)،'' فصل‌العادل بین الرقیب و الواشی و العاذل'' (رساله‌ای در تفاوت جاسوس، سخن‌چین و عیب‌جو)، ''ایراد الّلآل من نشاد الضّوال''؛'' الحاق العقل بالحس فی الفرق بین اسم الجنس و علم الجنس'' (رساله‌ای در نحو).</p>
<br><!--11030000-->
<br><!--11030000-->
[[رده:ادبیات عرب]]
[[رده:ادبیات عرب]]
سرویراستار، ویراستار
۵۴٬۹۲۴

ویرایش