سورا، ژرژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
|پست تخصصی = | |پست تخصصی = | ||
|باشگاه = | |باشگاه = | ||
}}[[File:25265300-2.jpg|thumb| | }}[[File:25265300-2.jpg|thumb|یکی از آثار نقاش]] | ||
سورا، ژُرْژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)(Seurat, Georges)<br/> [[File:25265300.jpg|thumb|تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزيره لاگراندژات]]نقاش فرانسوی. از پستامپرسیونیست<ref>post-Impressionist</ref>های برجسته بود، و همراه با پل سینیاک<ref>Paul Signac</ref> روش پوانتیلیسم<ref>pointillism</ref> (رنگگذاری بهصورت نقطههای ریز بهجای لکههای بزرگ) را پدید آوردند. ''بعد از ظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات''<ref>''A Sunday Afternoon on the Island of La Grande Jatte''</ref> (۱۸۸۶؛ مؤسسۀ هنری، شیکاگو<ref>Art Institute, Chicago</ref>) از پرآوازهترین تابلوهای اوست. سورا در شانزدهسالگی تحصیل در مدرسۀ عالی هنرهای زیبا (بوزار)<ref>Ecole des Beaux-Arts</ref> را آغاز کرد. از آثار دُلاکروا<ref>Delacroix</ref> و پیِرو دِلا فرانچسکا<ref>Piero della Francesca</ref> بهدقت اتود برداشت، و دیوارنگاره<ref>fresco</ref>های دُلاکروا در کلیسای سنسولپیس<ref>St Sulpice</ref>، او را به اهمیت رنگ واقف ساخت، و در گرایش پیِرو دلا فرانچسکا به زیبایی صوری و هندسی سهیم شد. اگرچه شیفتۀ طرز استفادۀ امپرسیونیست<ref>Impressionist</ref>ها از رنگ بود، بیاعتنایی آنان به فرم را مردود شمرد، و کوشید هنر کاملاً منتظمی برپایۀ اصول علمی پدید آوَرَد. پوانتیلیسمِ سورا از پژوهشهای علمی در زمینۀ درک رنگ، مایه میگرفت. پردۀ ''آبتنیکنندگان در آنیر''<ref>''Bathers at Asnières''</ref> (۱۸۸۴؛ نگارخانۀ ملی لندن<ref>National Gallery, London</ref>) از نخستین دستاوردهای مهم شیوۀ جدید نقاشی او بود که در آن جلوۀ جوّنمایی امپرسیونیسم، و استحکام جدید فرم و ترکیببندی درهم آمیختهاند. سورا در طراحی هم بسیار مهارت داشت؛ طراحیهایش با مداد کنته<ref>conté crayon</ref> روی کاغذ زبر، سرشار از سایهروشنی نظرگیرند. سورا در دورۀ تحصیل، همراه با سینیاک، به نظریههای علمی مختلف دربارۀ رنگ علاقهمند شد؛ بهویژه نظریۀ «تأثیرپذیری آنی رنگهای مجاور»، و تأثیر رنگهای مکمل<ref>complementary colours</ref> از یکدیگر، که میشل اوژن شِورول<ref>Michel-Eugène Chevreul</ref> مطرح کرد. سورا توانست ایجاد جلوههای نورانی و تأثیر آن بر سطوح مختلف را از دامنۀ فعل و انفعال تازهای برخوردار سازد. او روش موسوم به پوانتیلیسم (یا دیویزیونیسم<ref>Divisionism</ref>) را که گذاشتن سه دسته رنگ مکمل (قرمز و سبز، آبی و نارنجی، و بنفش و زرد) بهصورت نقطههای ریز مجزا بر روی بوم است، نخستینبار بهطور اسلوبمند در پردۀ ''بعدازظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات'' بهکار گرفت؛ این اثر نتیجۀ نهایی انبوهی از طرحهای مدادی و رنگروغنیاش بود. سورا، پوانتیلیسم را در بسیاری از دیگر آثارش نیز بهکار برد، ازجمله در منظرههایی همچون''پلِ کوربُووا''<ref>''Bridge at Courbevoie''</ref> که رنگگذاری منکسر آن به تعبیر دوست منتقد او، فلیکس فنئون<ref>Félix Fénéon</ref>، «نئوامپرسیونیستی» نامیده شد، هرچند که ترکیببندیِ هندسی منظم و کاملاً سنجیدهای داشت. پس از بهتصویرکشیدن مناظر شهری و صنعتی، و چشماندازهایی از رود سن<ref>Seine</ref> و ساحل نورماندی<ref>Normandy</ref>، آثار بانشاطی از شهرهای بزرگ پدید آورد که در آنها رویارویی سادۀ امتدادهای افقی و عمودی مناظر، جای خود را به هندسهای جاندارتر بخشید که بیانگر حرکت بود، چنانکه در پردۀ ''لوشاي''<ref>''Le Chahut''</ref> ''و ''سیرک<ref>''Le Cirque''</ref> مشهود است. | سورا، ژُرْژ (۱۸۵۹ـ۱۸۹۱)(Seurat, Georges)<br/> [[File:25265300.jpg|thumb|تابلوی بعدازظهر یکشنبه در جزيره لاگراندژات]]نقاش فرانسوی. از پستامپرسیونیست<ref>post-Impressionist</ref>های برجسته بود، و همراه با پل سینیاک<ref>Paul Signac</ref> روش پوانتیلیسم<ref>pointillism</ref> (رنگگذاری بهصورت نقطههای ریز بهجای لکههای بزرگ) را پدید آوردند. ''بعد از ظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات''<ref>''A Sunday Afternoon on the Island of La Grande Jatte''</ref> (۱۸۸۶؛ مؤسسۀ هنری، شیکاگو<ref>Art Institute, Chicago</ref>) از پرآوازهترین تابلوهای اوست. سورا در شانزدهسالگی تحصیل در مدرسۀ عالی هنرهای زیبا (بوزار)<ref>Ecole des Beaux-Arts</ref> را آغاز کرد. از آثار دُلاکروا<ref>Delacroix</ref> و پیِرو دِلا فرانچسکا<ref>Piero della Francesca</ref> بهدقت اتود برداشت، و دیوارنگاره<ref>fresco</ref>های دُلاکروا در کلیسای سنسولپیس<ref>St Sulpice</ref>، او را به اهمیت رنگ واقف ساخت، و در گرایش پیِرو دلا فرانچسکا به زیبایی صوری و هندسی سهیم شد. اگرچه شیفتۀ طرز استفادۀ امپرسیونیست<ref>Impressionist</ref>ها از رنگ بود، بیاعتنایی آنان به فرم را مردود شمرد، و کوشید هنر کاملاً منتظمی برپایۀ اصول علمی پدید آوَرَد. پوانتیلیسمِ سورا از پژوهشهای علمی در زمینۀ درک رنگ، مایه میگرفت. پردۀ ''آبتنیکنندگان در آنیر''<ref>''Bathers at Asnières''</ref> (۱۸۸۴؛ نگارخانۀ ملی لندن<ref>National Gallery, London</ref>) از نخستین دستاوردهای مهم شیوۀ جدید نقاشی او بود که در آن جلوۀ جوّنمایی امپرسیونیسم، و استحکام جدید فرم و ترکیببندی درهم آمیختهاند. سورا در طراحی هم بسیار مهارت داشت؛ طراحیهایش با مداد کنته<ref>conté crayon</ref> روی کاغذ زبر، سرشار از سایهروشنی نظرگیرند. سورا در دورۀ تحصیل، همراه با سینیاک، به نظریههای علمی مختلف دربارۀ رنگ علاقهمند شد؛ بهویژه نظریۀ «تأثیرپذیری آنی رنگهای مجاور»، و تأثیر رنگهای مکمل<ref>complementary colours</ref> از یکدیگر، که میشل اوژن شِورول<ref>Michel-Eugène Chevreul</ref> مطرح کرد. سورا توانست ایجاد جلوههای نورانی و تأثیر آن بر سطوح مختلف را از دامنۀ فعل و انفعال تازهای برخوردار سازد. او روش موسوم به پوانتیلیسم (یا دیویزیونیسم<ref>Divisionism</ref>) را که گذاشتن سه دسته رنگ مکمل (قرمز و سبز، آبی و نارنجی، و بنفش و زرد) بهصورت نقطههای ریز مجزا بر روی بوم است، نخستینبار بهطور اسلوبمند در پردۀ ''بعدازظهر یکشنبه در جزیرۀ لاگراند ژات'' بهکار گرفت؛ این اثر نتیجۀ نهایی انبوهی از طرحهای مدادی و رنگروغنیاش بود. سورا، پوانتیلیسم را در بسیاری از دیگر آثارش نیز بهکار برد، ازجمله در منظرههایی همچون''پلِ کوربُووا''<ref>''Bridge at Courbevoie''</ref> که رنگگذاری منکسر آن به تعبیر دوست منتقد او، فلیکس فنئون<ref>Félix Fénéon</ref>، «نئوامپرسیونیستی» نامیده شد، هرچند که ترکیببندیِ هندسی منظم و کاملاً سنجیدهای داشت. پس از بهتصویرکشیدن مناظر شهری و صنعتی، و چشماندازهایی از رود سن<ref>Seine</ref> و ساحل نورماندی<ref>Normandy</ref>، آثار بانشاطی از شهرهای بزرگ پدید آورد که در آنها رویارویی سادۀ امتدادهای افقی و عمودی مناظر، جای خود را به هندسهای جاندارتر بخشید که بیانگر حرکت بود، چنانکه در پردۀ ''لوشاي''<ref>''Le Chahut''</ref> ''و ''سیرک<ref>''Le Cirque''</ref> مشهود است. | ||