اپستاین، جیکوب (۱۸۸۰ـ۱۹۵۹): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
[[پرونده:11090600-2.jpg|بندانگشتی|جیکوب اپستاین]] | [[پرونده:11090600-2.jpg|بندانگشتی|جیکوب اپستاین]] | ||
اِپْستاین، جیکوب (۱۸۸۰ـ۱۹۵۹)(Epstein, Jacob)<br> | {{جعبه زندگینامه|عنوان=جعبه زندگینامه|نام=|نام دیگر=|نام اصلی=|نام مستعار=|لقب=|زادروز=|تاریخ مرگ=|دوره زندگی=|ملیت=|محل زندگی=|تحصیلات و محل تحصیل=|شغل و تخصص اصلی=|شغل و تخصص های دیگر=|سبک=|مکتب=|سمت=|جوایز و افتخارات=|آثار=|خویشاوندان سرشناس=|گروه مقاله=|دوره=|فعالیت های مهم=|رشته=|پست تخصصی=|باشگاه=}}اِپْستاین، جیکوب (۱۸۸۰ـ۱۹۵۹)(Epstein, Jacob)<br> | ||
مجسمهساز انگلیسی، زادۀ امریکا. در آغاز از [[رودن، اوگوست (۱۸۴۰ـ۱۹۱۷)|اوگوست رودَن]] تأثیر پذیرفت، بعد به شکلهای بدویِ<ref>primitive</ref> [[برانکوزی، کنستانتین (۱۸۷۶ـ۱۹۵۷)|کنستانتین برانکوزی]]<ref>Constantin Brancusi</ref> رو آورد. بیشتر به سبب پیکرههای بحثانگیزِ برهنه و عضلانیاش شهرت یافت، ازجمله مجسمۀ ''سِفْر پیدایش''<ref>''Genesis''</ref> (۱۹۳۱؛ نگارخانۀ ویت وُرت<ref>Wihtworth Art Gallery</ref>، منچستر). در سالهای بعد، چندین پیکرۀ یادمانی اجرا کرد؛ ازجمله پیکرۀ مفرغی<ref>bronze</ref> ''قدیس مایکِل و شیطان''<ref>''St Michael and the Devil''</ref> (۱۹۵۹؛ کلیسای جامع کاوِنتری<ref>Coventry Cathedral</ref>). در ۱۹۰۴ به انگلستان رفت، و بیشتر آثار عمدهاش را در آنجا پدید آورد. فرشتهای که بر مزار [[وایلد، اسکار (۱۸۵۴ـ۱۹۰۰)|اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde</ref> (۱۹۱۲، گورستان پر ـ لاشز<ref>Père Lachaise</ref>، پاریس) ساخته است، از کارهای آغازین وی بهشمار میرود که از مجسمهسازی باستانی تأثیر فراوان دارد؛ این اثر به سبب بیان آشوریوارش به بَربَریّت محکوم شد. مجسمههایی که در ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ ساخت، خشن و ماشینی بودند و به وُرتیسیسم<ref>Vorticism</ref> و آثار هنرمندان معاصرش همچون [[مودیلیانی، آمدیو (۱۸۸۴ـ۱۹۲۰)|آمِدِئو مودیلیانی]]<ref>Amedeo Modigliani</ref> و کنستانتین برانکوزی شباهت داشتند. [[پرونده:11090600-3.jpg|بندانگشتی|اثری از اپستاین]]اِپْستاین در نیویورک به دنیا آمد، و در اتحادیۀ هنرجویان<ref>Art Students’ League</ref> نیویورک، و مدرسۀ ملی هنرهای زیبا (بوزار)<ref>Ecole des Beaux Arts</ref> در پاریس هنر آموخت. پس از ۱۹۱۸ آثارش، ازجمله مجسمۀ 'سِفْر پیدایش'، به سبب ابتذال و توهین به مقدسات، آماج سرزنش و اعتراض عمومی قرار گرفت. با وجود آنکه در نظر عموم، فردی متعهد به مدرنیتۀ افراطی شناخته شده بود، به هیچ رو در زمرۀ هنرمندان پیشتاز قرار نگرفت. زندگینامۀ خودنوشت او با نام ''بگذارید مجسمهها همهجا باشند''<ref>''Let There be Sculpture''</ref>، در ۱۹۴۰ منتشر شد. در ۱۹۵۴ لقب سِر گرفت. | مجسمهساز انگلیسی، زادۀ امریکا. در آغاز از [[رودن، اوگوست (۱۸۴۰ـ۱۹۱۷)|اوگوست رودَن]] تأثیر پذیرفت، بعد به شکلهای بدویِ<ref>primitive</ref> [[برانکوزی، کنستانتین (۱۸۷۶ـ۱۹۵۷)|کنستانتین برانکوزی]]<ref>Constantin Brancusi</ref> رو آورد. بیشتر به سبب پیکرههای بحثانگیزِ برهنه و عضلانیاش شهرت یافت، ازجمله مجسمۀ ''سِفْر پیدایش''<ref>''Genesis''</ref> (۱۹۳۱؛ نگارخانۀ ویت وُرت<ref>Wihtworth Art Gallery</ref>، منچستر). در سالهای بعد، چندین پیکرۀ یادمانی اجرا کرد؛ ازجمله پیکرۀ مفرغی<ref>bronze</ref> ''قدیس مایکِل و شیطان''<ref>''St Michael and the Devil''</ref> (۱۹۵۹؛ کلیسای جامع کاوِنتری<ref>Coventry Cathedral</ref>). در ۱۹۰۴ به انگلستان رفت، و بیشتر آثار عمدهاش را در آنجا پدید آورد. فرشتهای که بر مزار [[وایلد، اسکار (۱۸۵۴ـ۱۹۰۰)|اسکار وایلد]]<ref>Oscar Wilde</ref> (۱۹۱۲، گورستان پر ـ لاشز<ref>Père Lachaise</ref>، پاریس) ساخته است، از کارهای آغازین وی بهشمار میرود که از مجسمهسازی باستانی تأثیر فراوان دارد؛ این اثر به سبب بیان آشوریوارش به بَربَریّت محکوم شد. مجسمههایی که در ۱۹۱۲ و ۱۹۱۳ ساخت، خشن و ماشینی بودند و به وُرتیسیسم<ref>Vorticism</ref> و آثار هنرمندان معاصرش همچون [[مودیلیانی، آمدیو (۱۸۸۴ـ۱۹۲۰)|آمِدِئو مودیلیانی]]<ref>Amedeo Modigliani</ref> و کنستانتین برانکوزی شباهت داشتند. [[پرونده:11090600-3.jpg|بندانگشتی|اثری از اپستاین]]اِپْستاین در نیویورک به دنیا آمد، و در اتحادیۀ هنرجویان<ref>Art Students’ League</ref> نیویورک، و مدرسۀ ملی هنرهای زیبا (بوزار)<ref>Ecole des Beaux Arts</ref> در پاریس هنر آموخت. پس از ۱۹۱۸ آثارش، ازجمله مجسمۀ 'سِفْر پیدایش'، به سبب ابتذال و توهین به مقدسات، آماج سرزنش و اعتراض عمومی قرار گرفت. با وجود آنکه در نظر عموم، فردی متعهد به مدرنیتۀ افراطی شناخته شده بود، به هیچ رو در زمرۀ هنرمندان پیشتاز قرار نگرفت. زندگینامۀ خودنوشت او با نام ''بگذارید مجسمهها همهجا باشند''<ref>''Let There be Sculpture''</ref>، در ۱۹۴۰ منتشر شد. در ۱۹۵۴ لقب سِر گرفت. |