Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۵٬۲۶۸
ویرایش
Mohammadi2 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
'''خانواده و اجتماع در اسلام'''. خانواده و حقوق و وظایف اخلاقی اعضای آن در قبال یکدیگر از مسائلی است که اسلام آموزههای فراوانی درباره آن دارد. با توجه به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در این دین، شرایط برای این کار تا حد ممکن سهل شده است. ترک همسرگزینی و رهبانیت به هیچ روی در اسلام پسندیده نیست، بلکه ازدواج، سنّت پیامبر اکرم (ص) است و همچنان که در روایات آمده است، آنکه به این سنت عمل نکند، از امت وی فاصله گرفته است. قرآن زنان را مایۀ آرامش دل مردان دانسته، و مردان را نیز مدیر و سرپرست خانواده شمرده است. گاه نیز در نگرش به هر دو جنس و نیازهای مشترک، زنان «لباس» برای مردان، و مردان «لباس» برای زنان بهشمار آمدهاند. قرآن برای پیشگیری از بروز سستی در پیوند زناشویی و سردی کانون خانواده، زنان را به پوشیدن بدن و زیباییهای خود از غیر شوهران و خویشان نزدیک (مَحارِم) فرا میخواند. بدین جهت است که زنان مسلمان از پوششی خاص برخوردارند که در هر سرزمینی در قالب لباس ملی شکلی ویژه گرفته است. در زمینه حقوق و وظایف متقابل والدین و فرزندان سفارش موکدی صورت گرفته است. تأکید قرآن به حفظ حرمت والدین تا آنجاست که حتی در صورت تلاش آنان بر مشرکساختن فرزند خود، فرزند موظف است در عین ثبات قدم در اسلام با آنان به ملاطفت و مهربانی رفتار کند و کمترین سخن و رفتار آزاردهنده ای از خود نشان ندهد. یکی از گناهان کبیره در اسلام سرپیچی و آزاررساندن به والدین است. قرآن برای برقراری و تداوم همبستگی اجتماعی، مومنان را برادر یکدیگر خوانده و همۀ انسان ها را از هر نژاد و قومی باهم برابر و از فرزندان یک پدر معرفی کرده و ملاک برتری را پارسایی دانسته است. اهتمام به امور اجتماعی از وظایف قطعی یک مسلمان است. به گفته پیامبر (ص)، آن که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست. اهتمام اسلام به امور جامعه به اندازه ای است که میتوان جنبههای اجتماعی را در اغلب احکام حتی عبادتهای اسلامی به روشنی دید. | '''خانواده و اجتماع در اسلام'''. خانواده و حقوق و وظایف اخلاقی اعضای آن در قبال یکدیگر از مسائلی است که اسلام آموزههای فراوانی درباره آن دارد. با توجه به اهمیت ازدواج و تشکیل خانواده در این دین، شرایط برای این کار تا حد ممکن سهل شده است. ترک همسرگزینی و رهبانیت به هیچ روی در اسلام پسندیده نیست، بلکه ازدواج، سنّت پیامبر اکرم (ص) است و همچنان که در روایات آمده است، آنکه به این سنت عمل نکند، از امت وی فاصله گرفته است. قرآن زنان را مایۀ آرامش دل مردان دانسته، و مردان را نیز مدیر و سرپرست خانواده شمرده است. گاه نیز در نگرش به هر دو جنس و نیازهای مشترک، زنان «لباس» برای مردان، و مردان «لباس» برای زنان بهشمار آمدهاند. قرآن برای پیشگیری از بروز سستی در پیوند زناشویی و سردی کانون خانواده، زنان را به پوشیدن بدن و زیباییهای خود از غیر شوهران و خویشان نزدیک (مَحارِم) فرا میخواند. بدین جهت است که زنان مسلمان از پوششی خاص برخوردارند که در هر سرزمینی در قالب لباس ملی شکلی ویژه گرفته است. در زمینه حقوق و وظایف متقابل والدین و فرزندان سفارش موکدی صورت گرفته است. تأکید قرآن به حفظ حرمت والدین تا آنجاست که حتی در صورت تلاش آنان بر مشرکساختن فرزند خود، فرزند موظف است در عین ثبات قدم در اسلام با آنان به ملاطفت و مهربانی رفتار کند و کمترین سخن و رفتار آزاردهنده ای از خود نشان ندهد. یکی از گناهان کبیره در اسلام سرپیچی و آزاررساندن به والدین است. قرآن برای برقراری و تداوم همبستگی اجتماعی، مومنان را برادر یکدیگر خوانده و همۀ انسان ها را از هر نژاد و قومی باهم برابر و از فرزندان یک پدر معرفی کرده و ملاک برتری را پارسایی دانسته است. اهتمام به امور اجتماعی از وظایف قطعی یک مسلمان است. به گفته پیامبر (ص)، آن که صبح کند و اهتمامی به امور مسلمانان نداشته باشد، مسلمان نیست. اهتمام اسلام به امور جامعه به اندازه ای است که میتوان جنبههای اجتماعی را در اغلب احکام حتی عبادتهای اسلامی به روشنی دید. | ||
'''تمدن در اسلام'''. اسلام مسلمانان را موکّداً به دانشاندوزی سفارش کرده است. به فرمودۀ پیامبر اسلام دانش را باید از هر سرچشمهای گرفت حتی اگر در چین باشد و یا معلم آن نامسلمان باشد. از اینرو، مسلمانان از همان سده های نخستین به فراگیری دانش و گسترش آن اهتمام ورزیدند و با بهرهگیری از اندوختههای پیشینیان در سرتاسر جهان توانستند تمدن با عظمتی را بنا نهند. توسعه فتوحات اسلامی باعث نشر آموزه های اسلامی در خارج از [[ | '''تمدن در اسلام'''. اسلام مسلمانان را موکّداً به دانشاندوزی سفارش کرده است. به فرمودۀ پیامبر اسلام دانش را باید از هر سرچشمهای گرفت حتی اگر در چین باشد و یا معلم آن نامسلمان باشد. از اینرو، مسلمانان از همان سده های نخستین به فراگیری دانش و گسترش آن اهتمام ورزیدند و با بهرهگیری از اندوختههای پیشینیان در سرتاسر جهان توانستند تمدن با عظمتی را بنا نهند. توسعه فتوحات اسلامی باعث نشر آموزه های اسلامی در خارج از [[جزیرةالعرب]] شد و زبان عربی بهعنوان زبان بین المللی جهان اسلام رونق بیشتری گرفت. در همان قرون نخستین، مرکز علمی بزرگی به نام [[بیت الحکمه|بیتالحکمه]] در [[بغداد]] تأسیس شد و بسیاری از کتابهای علمی و ادبی از زبانهای پهلوی و سُریانی و هندی و یونانی به عربی ترجمه شد. بهدنبال آن علم و ادب توسعه بسیار یافت و فرهنگ و تمدن اسلامی دستاوردهای علمی گرانقیمتی را ثمر داد که به نمونههایی از آنها میتوان در اینجا اشاره کرد: زکریای رازی در قرن ۳ و ۴ ق بیش از ۵۶ اثر در زمینه پزشکی نوشت. کتاب ''[[قانون (القانون) (کتاب)|قانون]]'' [[ابوعلی سینا]] تا ۱۶۵۰م در دانشگاههای معتبر جهان تدریس میشد. [[ابن خلدون، عبدالرحمن (۷۳۲ـ۸۰۸ق)|ابن خلدون]] (قرن ۸ق) کتابی در تاریخ جهان و فلسفۀ تاریخ نوشت که از شهرت بالایی برخوردار است. [[ابن هیثم، حسن (ح ۳۵۴ـ۴۳۰ق)|ابن هیثم]] (قرن ۴ق) قانونهای شکست نور را کشف کرد. جابر بن حیان با اختراعات خود پایهگذار علم شیمی نام گرفت. [[کندی، یعقوب بن اسحاق (کوفه ح ۱۸۵ـ بغداد ح ۲۶۰ ق)|کَندی]]، [[فارابی، ابونصر محمد (فاراب ۲۵۷ـ دمشق ۳۳۸ق)|فارابی]]، ابنسینا، سهروردی و [[ملاصدرا، محمد بن ابراهیم (شیراز ۹۸۰/۹۷۹ـ بصره ۱۰۵۰ق)|ملاصدرا]] مکاتب و نظریههای نوینی در [[فلسفه]] و [[غزالی، ابوحامد محمد (طوس ۴۵۰ـ همان جا ۵۰۵ق)|غزالی]] و [[ابن مسکویه، ابوعلی احمد ( ـ اصفهان ۴۲۱ق)|ابن مسکویه]] آثار مهمی در اخلاق ارائه دادند. [[خوارزمی، محمد بن موسی (پیش از ۱۸۵ـ پیش از ۲۳۲ق)|خوارزمی]] و [[ابوریحان بیرونی (خوارزم ۳۶۲ـ غزنه ۴۴۰ق)|ابوریحان بیرونی]] در [[ریاضیات]] و [[طوسی، خواجه نصیرالدین|خواجه نصیرالدین طوسی]] در [[اخترشناسی]]، [[ابن ماجد، شهاب الدین احمد (قرن ۹ق)|ابن ماجد]] در دریانوردی، از دیگر نامآوران تمدن اسلامی هستند که شاهکارهای بدیعی از خود به یادگار گذاشته اند. اولین بنایی که در اسلام ساخته شد، مسجد قبا و [[مسجدالنبی|مسجدالنّبی]] در [[مدینه]] به سال اول هجری بود. در دورۀ خلافت عمر و عثمان بر مساحت مسجدالنّبی افزوده شد. در دوره خلفای اموی مساجد و بناهای باشکوهی بنا شد که قدیمیترین مسجد متعلق به آن دوره، مسجد جامع [[دمشق]] است احداث شد. مسجد عَمروعاص در [[مصر]] و [[مسجدالاقصی]] در [[بیت المقدس|بیتالمقدس]] و مسجد جامع قُرطُبه در [[اسپانیا]] از دیگر مساجد معروف عهد اموی است. افزون بر مساجد، در عصر [[امویان|اموی]] و [[عباسیان|عباسی]] کاخها و مقابر باشکوهی در کشورهای اسلامی چون [[شام]]، [[ایران]]، [[عراق]] و مصر ساخته شد که بر غنای تمدن و هنر اسلامی افزود. مساجد جامع [[شیخ لطف الله، مسجد|شیخ لطفالله]] در [[اصفهان، شهر|اصفهان]] اوج هنر معماری اسلامی و ایرانی است. ورود مسلمانان ایرانی به هند از قرن ۵ق به بعد باعث آمیختگی سبک هنر ایرانی و هندی شد و بناهای تاریخی زیبایی ازجمله مقبره تاج محل در هند را خلق کرد. | ||
'''حکومت در اسلام'''. اسلام حکومت و قانونگذاری را مختص به خداوند میداند ([[انعام، سوره|انعام]]، ۵۷)، اما اجرای این حکومت به وسیله مردان برگزیدهای است که باید با استفاده از مشورت و شورا (شوری، ۳۸؛ آل عمران، ۵۹) قوانین خدا را در بین مردم اجرا کنند. شکی نیست که پیامبر اسلام (ص)، در شهر مدینه به تشکیل حکومت پرداخت که قلمرو آن در زمان آن حضرت به برخی نواحی شبهجزیره گسترش یافت. مذاهب اسلامی متفقاند که پس از پیامبر اکرم (ص)، در هر زمان امامی از امت، رهبری آن را بر عهده خواهد داشت؛ اما در شرایط امام و تعیین آن اختلاف نظر دارند. اهل سنت بر این عقیدهاند که حکومت از امور عامه و خلافت، انتخابی و تابع اجماع خبرگان است؛ بدین معنا که امامان یا خلفا اشخاصی از پیش تعیین شده نیستند. خلفای اهل سنت در صدر اسلام ابوبکر، عمر، عثمان، و علی (ع) هستند که «خلفای راشدین» خوانده میشوند. پس از خلفای راشدین، خلفای [[بنی امیه|بنیامیه]] و خلفای [[بنی عباس|بنیعباس]] بر بخش مهمی از جهان اسلام حکومت کردند و پس از آنها خلفای عثمانی نیز خود را وارث خلافت اسلامی معرفی کردند. به اعتقاد شیعه، امامت و رهبری امری الهی است و در امتداد رسالت پیامبر و نیازمند شرایط ویژه و نصّ معینی از سوی رسول خدا (ص) میباشد. شیعه این منصب را پس از پیامبر اکرم (ص)، به تصریح و تعیین آن حضرت، شایستۀ امام علی (ع) و از آنِ او میداند. از میان امامان دوازدهگانه شیعه، در عمل تنها امام علی (ع)، و چند ماهی [[امام حسن]] (ع)، افزون بر پیشوایی و هدایت معنوی، به حکومت نیز دست یافتند و در آخر الزمان نیز حضرت حجت (عج) پس از ظهور، حکومت جهانی مبتنیبر عدل تأسیس خواهد کرد. در دورۀ غیبت که دسترسی به حضور امام معصوم نیست، به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه، حکومت از آنِ فقیه شایستهای است که علاوهبر دانش فقاهت از مدیریت و کفایت و بصیرت سیاسی لازم برای ادارۀ کشور برخوردار باشد. این نظریه که «ولایت فقیه» نامیده میشود، در دوران معاصر از سوی [[امام خمینی|امام خمینی]] (ره) تبیین و ترویج شد و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن اساس شکل گرفت. | '''حکومت در اسلام'''. اسلام حکومت و قانونگذاری را مختص به خداوند میداند ([[انعام، سوره|انعام]]، ۵۷)، اما اجرای این حکومت به وسیله مردان برگزیدهای است که باید با استفاده از مشورت و شورا (شوری، ۳۸؛ آل عمران، ۵۹) قوانین خدا را در بین مردم اجرا کنند. شکی نیست که پیامبر اسلام (ص)، در شهر مدینه به تشکیل حکومت پرداخت که قلمرو آن در زمان آن حضرت به برخی نواحی شبهجزیره گسترش یافت. مذاهب اسلامی متفقاند که پس از پیامبر اکرم (ص)، در هر زمان امامی از امت، رهبری آن را بر عهده خواهد داشت؛ اما در شرایط امام و تعیین آن اختلاف نظر دارند. اهل سنت بر این عقیدهاند که حکومت از امور عامه و خلافت، انتخابی و تابع اجماع خبرگان است؛ بدین معنا که امامان یا خلفا اشخاصی از پیش تعیین شده نیستند. خلفای اهل سنت در صدر اسلام ابوبکر، عمر، عثمان، و علی (ع) هستند که «خلفای راشدین» خوانده میشوند. پس از خلفای راشدین، خلفای [[بنی امیه|بنیامیه]] و خلفای [[بنی عباس|بنیعباس]] بر بخش مهمی از جهان اسلام حکومت کردند و پس از آنها خلفای عثمانی نیز خود را وارث خلافت اسلامی معرفی کردند. به اعتقاد شیعه، امامت و رهبری امری الهی است و در امتداد رسالت پیامبر و نیازمند شرایط ویژه و نصّ معینی از سوی رسول خدا (ص) میباشد. شیعه این منصب را پس از پیامبر اکرم (ص)، به تصریح و تعیین آن حضرت، شایستۀ امام علی (ع) و از آنِ او میداند. از میان امامان دوازدهگانه شیعه، در عمل تنها امام علی (ع)، و چند ماهی [[امام حسن]] (ع)، افزون بر پیشوایی و هدایت معنوی، به حکومت نیز دست یافتند و در آخر الزمان نیز حضرت حجت (عج) پس از ظهور، حکومت جهانی مبتنیبر عدل تأسیس خواهد کرد. در دورۀ غیبت که دسترسی به حضور امام معصوم نیست، به اعتقاد بسیاری از علمای شیعه، حکومت از آنِ فقیه شایستهای است که علاوهبر دانش فقاهت از مدیریت و کفایت و بصیرت سیاسی لازم برای ادارۀ کشور برخوردار باشد. این نظریه که «ولایت فقیه» نامیده میشود، در دوران معاصر از سوی [[امام خمینی|امام خمینی]] (ره) تبیین و ترویج شد و نظام سیاسی جمهوری اسلامی ایران نیز بر آن اساس شکل گرفت. |
ویرایش