Automoderated users، رباتها، دیوانسالاران، checkuser، مدیران رابط کاربری، moderation، Moderators، پنهانگران، مدیران، userexport، سرویراستار
۵٬۹۷۳
ویرایش
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) جز (Mohammadi3 صفحهٔ فلورانس، شورای را به شورای فلورانس منتقل کرد) |
Mohammadi3 (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۱: | خط ۱: | ||
شورای فِلورانس (Council of Florence) | |||
شورای جامع کلیسا که در فلورانس<ref>Florence</ref> ایتالیا تشکیل شد (۱۴۳۷ـ۱۴۳۹م) و کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس را متحد کرد. با حکم پاپ ائوگنیوس چهارم، شورا از بازل<ref>Basel </ref> به فِرّارا<ref>Ferrara</ref> و سپس، از بیم طاعون، به فلورانس منتقل شد. محور مباحثات شورای فلورانس مسئلۀ کلامی تثلیث مقدّس<ref>Holy Trinity</ref> و نیز مسئلۀ کاربردیترِ اختیارات پاپ بود. این شورا با وضع «قوانین اتحاد<ref>Acts of Union</ref>» در ۶ ژوئیه ۱۴۳۹م، که کلیساهای ارتدوکس و کاتولیک را متحد میساخت، بهکار خود پایان داد، ولی این توافق گذرا بود. ریاست هیئت نمایندگی کلیسای ارتدوکس شرقی<ref>Greek Church</ref> برعهدۀ یوهان هشتم پالایولوگوس<ref>John VIII Palaeologus</ref>، امپراتور بیزانس<ref>Byzantine Emperor </ref>، و یوزف دوم<ref>Joseph II</ref>، سَرمِطرانِ قسطنطنیه<ref>Constantinople</ref>، بود و اعضایش گمیستوس پلتون<ref>Gemistus Plethon</ref> و بساریون<ref>Bessarion</ref> بودند. نمایندگان پاپ آمبروجو تراورساری<ref>Ambrogio Traversari </ref>، عالم فلورانسی، نیکُلاس کوزایی<ref>Nicholas of Cusa </ref> و گئورگیس طرابوزانی<ref>George of Trebizond</ref> بودند. بحث غالباً بر سر تفسیر متون آبای کلیسای ارتدوکس، بهویژه باسیلیوس قدیس<ref>St Basil </ref> و آتاناسیوس قدیس<ref>St Athanasius</ref>، بود. کاتولیکها مدتها مهمانان ارتدوکس خود را سازشناپذیر میدانستند، اما سرمطران یوزف دوم، شبی که در بسترش درگذشت، یادداشتی از خود بهجا گذاشت که در آن موافقتش را با موضع کلیسای کاتولیک اعلام کرده بود. احتمالاً واقعیات سیاسی مبنای این تغییرموضع بوده باشد؛ چه، امپراتور بیزانس، برای مقابله با عثمانیها، به حمایت کلیسای کاتولیک نیاز داشت و میدانست تنها در صورت حصول نوعی توافق میتواند از این حمایت برخوردار شود. بااینحال، حمایت نظامی موردنظر تحقق نیافت و اتحاد دچار مشکل شد. این شورا از نظر فرهنگی مطالعات ارتدوکس را از سه جنبه توسعه بخشید: هیئت بیزانسی نسخی خطی با خود آوردند که بعداً در کلیسای کاتولیک رواج یافتند؛ بهعلاوه اندیشمندانی مانند بساریون را شناساندند که متعاقباً صاحب نفوذ فراوان شدند؛ و نامحسوستر از همه، اما نه کماهمیتتر، اینکه شورا نه تنها سبب رواج، بلکه موجب افزایش قدر و منزلت علوم یونانی گردید. | شورای جامع کلیسا که در فلورانس<ref>Florence</ref> ایتالیا تشکیل شد (۱۴۳۷ـ۱۴۳۹م) و کلیساهای کاتولیک و ارتدوکس را متحد کرد. با حکم پاپ ائوگنیوس چهارم، شورا از بازل<ref>Basel </ref> به فِرّارا<ref>Ferrara</ref> و سپس، از بیم طاعون، به فلورانس منتقل شد. محور مباحثات شورای فلورانس مسئلۀ کلامی تثلیث مقدّس<ref>Holy Trinity</ref> و نیز مسئلۀ کاربردیترِ اختیارات پاپ بود. این شورا با وضع «قوانین اتحاد<ref>Acts of Union</ref>» در ۶ ژوئیه ۱۴۳۹م، که کلیساهای ارتدوکس و کاتولیک را متحد میساخت، بهکار خود پایان داد، ولی این توافق گذرا بود. ریاست هیئت نمایندگی کلیسای ارتدوکس شرقی<ref>Greek Church</ref> برعهدۀ یوهان هشتم پالایولوگوس<ref>John VIII Palaeologus</ref>، امپراتور بیزانس<ref>Byzantine Emperor </ref>، و یوزف دوم<ref>Joseph II</ref>، سَرمِطرانِ قسطنطنیه<ref>Constantinople</ref>، بود و اعضایش گمیستوس پلتون<ref>Gemistus Plethon</ref> و بساریون<ref>Bessarion</ref> بودند. نمایندگان پاپ آمبروجو تراورساری<ref>Ambrogio Traversari </ref>، عالم فلورانسی، نیکُلاس کوزایی<ref>Nicholas of Cusa </ref> و گئورگیس طرابوزانی<ref>George of Trebizond</ref> بودند. بحث غالباً بر سر تفسیر متون آبای کلیسای ارتدوکس، بهویژه باسیلیوس قدیس<ref>St Basil </ref> و آتاناسیوس قدیس<ref>St Athanasius</ref>، بود. کاتولیکها مدتها مهمانان ارتدوکس خود را سازشناپذیر میدانستند، اما سرمطران یوزف دوم، شبی که در بسترش درگذشت، یادداشتی از خود بهجا گذاشت که در آن موافقتش را با موضع کلیسای کاتولیک اعلام کرده بود. احتمالاً واقعیات سیاسی مبنای این تغییرموضع بوده باشد؛ چه، امپراتور بیزانس، برای مقابله با عثمانیها، به حمایت کلیسای کاتولیک نیاز داشت و میدانست تنها در صورت حصول نوعی توافق میتواند از این حمایت برخوردار شود. بااینحال، حمایت نظامی موردنظر تحقق نیافت و اتحاد دچار مشکل شد. این شورا از نظر فرهنگی مطالعات ارتدوکس را از سه جنبه توسعه بخشید: هیئت بیزانسی نسخی خطی با خود آوردند که بعداً در کلیسای کاتولیک رواج یافتند؛ بهعلاوه اندیشمندانی مانند بساریون را شناساندند که متعاقباً صاحب نفوذ فراوان شدند؛ و نامحسوستر از همه، اما نه کماهمیتتر، اینکه شورا نه تنها سبب رواج، بلکه موجب افزایش قدر و منزلت علوم یونانی گردید. |
ویرایش