پادوسبانان
پادوسْبانان
(یا: پادوسبانیان) عنوان دودمانی از فرمانروایان بومی مازندران که از ۴۵ تا ۱۰۰۶ق در ناحیۀ رویان (میان مغرب طبرستان و مشرق گیلان و دامنههای شمالی البرز) فرمانروایی کردند. نام پادوسپان برگرفته از واژه پهلوی پاتکوسْپان (پاتکوس= سرزمین و پان= بان) بهمعنی نگهبان سرزمین است. چون در روزگار ساسانیان ایران را به چهار بخش تقسیم کرده بودند و حکومت هر بخش را به پاتکوسپان یا پادوسبانی سپرده بودند؛ بنابراین، پادوسبان لقب حکمرانان نواحی چهارگانه بوده است، نه نام کسان. نام استندار یا استاندار که به فرمانروایان رویان اطلاق میشده نیز کمابیش از القابی همانند پادوسپان و بهمعنی نگهبان استان بوده است و پیش از نام فرمانروایان رویان میآمده است، مانند استندار شهریار و استندار بیستون. به هر تقدیر، پادوسپانان خود را از تبار پادوسبان برادر دابویه، نیای دودمان دابویی طبرستان، میدانستند. به گفتۀ منابع محلی، دابویه و پادوسپان پسران گیلپور گیلانشاه، معروف به گاوباره، بودند که در پادشاهی یزدگرد سوم ساسانی از ارمنستان به پایتخت ساسانی رفت و از شاهنشاه، ولایتداری طبرستان یافت. بنابراین، هر دو دودمان دابویان و پادوسبانان، دو شاخه از یک دودمان بودند و دابویان در طبرستان و پادوسبانان در رویان که بعدها به نام رستمدار آوازه یافت فرمانروایی میکردند. هر دو دودمان فرمانبردار دولتهای مقتدر ایران، مانند زیاریان، بویهیان، سلجوقیان و ایلخانان بودند. پادوسپانان نخست آیین زردشتی داشتند و دوام نامهای ایرانی در میان آنها نشان میدهد که احساسات ملی ایرانی در ناحیهای که آنها فرمان میراندند بسیار نیرومند بوده است. پس از کیومرثپورِ بیستون که به گفتۀ پارهای منابع نخستین امیر پادوسپانی بود که به مذهب شیعه درآمد (۸۰۷ـ۸۵۷ق)، پادوسپانان دو شاخه شدند که شاخهای در کجور و شاخۀ دیگر در نور و لاریجان فرمانروایی میکردند. با برآمدن دولت صفوی هر دو شاخۀ پادوسپانی به فرمان صفویان گردن نهادند و شاه اسماعیل نیز آنها را در ملکداری ابقا کرد. در روزگار شاه عباس اول، پادوسپانان سه شاخه شدند، چنان که ملک بهمن در لاریجان، ملک جهانگیر در کجور و ملک جهانگیری دیگر در نور امارت داشتند. ملک جهانگیر، امیر نور به دربار صفوی پیوست، ملک بهمن ناحیۀ خود را به شاه پیشکش کرد و به خواست خویش در ساوه سکونت گزید و جهانگیر، امیر کجور، به ملازمان شاه پیوست. در ۱۰۰۵ق، که ملک بهمن کشته شد، جهانگیر کجوری بر جان خود بیمناک شد و به دژ مارانکوه در کجور گریخت. اما سرانجام در ۱۰۰۶ق از نیروهای صفوی شکست خورد و کشته شد و با مرگ او امارت کوچک پادوسپانان برافتاد. نیز ← پاذوسبان