پرورش

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

پرورش

۱. آماده‌سازی امکانات محیطی و زیستی رشد مطلوب یا رفتار هدایت‌شده موجودات زنده. پرورش اندام، پرورش ماهی، پرورش میگو، پرورش اسب، دامپروری، و مشابه این‌ها در حوزه این تعریف قرار می‌گیرند؛ ۲. آماده‌سازی امکانات محیطی و زیستی و اجتماعیِ آموزش رفتارهای اجتماعی مطلوب یک جامعه به افرادی که قرار است در آن جامعه زندگی کنند. این آموزش را خانواده، محیط زندگی، و مؤسسات آموزشی به فرد می‌دهد و، درنتیجۀ آن، فرد به اهلِ یک سرزمین تبدیل می‌‌شود و آداب و سنت و رفتارها و خلاصه «فرهنگ» یک جامعه را فرا می‌گیرد. در این معنی، پرورش تا حدودی برابر با «آموزش» و تابع قواعد و اصول یادگیری است. در زبان و ادبیات فارسی، غالباً آموزش، پرورش، و «تربیت» به‌صورت مترادف به‌کار رفته‌اند. در اصطلاح بسیار متداول و رسمی «آموزش و پرورش» نیز مرز یا محدودۀ علمی روشنی برای کلمۀ «پرورش» تعریف نشده است و همین، سبب ابهام بسیار در تعریف واژۀ پرورش، که مکمل عبارت «آموزش و پرورش» است شده است. معمولاً در کاربردی عمومی‌تر، پرورش در مقابل آموزش که بیشتر ناظر بر جنبه‌های نظری است، جهات اخلاقی، اجتماعی و معنوی را در بر می‌گیرد و گاهی از تقدّم پرورش بر آموزش سخن می‌رود که منظور از آن تقدم قایل‌شدن بر جنبه‌های انسانی، معنوی، اخلاقی و عملی بر جنبه‌های صرفاً ذهنی و نظری است. نیز← تربیت.