پهلوی، شعرهای
پهلوی، شعرهای
قطعات موزونی به زبان فارسی میانه. تعداد بسیار اندکی از آنها در دست است و آنچه باقی مانده نیز دستخوش تحریف و دستکاریهای بسیاری شده است. سنت گوسانی (خنیاگری) و همگامی موسیقی با شعر در ایران پیش از اسلام بسیار رایج بود. چون فرهنگ شفاهی در این دوره ارجحیت و اهمیت بیشتر داشت، اشعار هرگز به کتابت درنیامد. با تحریم موسیقی در دورههای اسلامی و رواج فارسی دری و منسوخ شدن فارسی میانه و نیز رواج شعر عروضی فارسی اشعار پهلوی بهدست فراموشی سپرده شد. تاکنون سه منظومۀ کوتاه اندرزی شناخته شده است: اندرز دانایان (این منظومه در رسالۀ اندرز دانایان به مزدیسنان آمده است)، مدح خرد (این قطعه در رسالۀ دربارۀ خیم و خرد فرخمرد آمده است)، وصف خرد (این قطعه در رسالۀ اندرز بهزاد فرخ پیروز آمده است). احتمال میرود که بخشهایی از بَرِش نسک اوستایی نیز منظوم بوده است و این متنهای پهلوی ترجمۀ آن بودهاند. قطعه شعری دینی با نام آمدن شاه بهرام ورجاوند نیز در دست است. سرود آتشکدۀ کرکوی که در کتاب تاریخ سیستان ضبط شده، سرود دینی دیگری است که به خط فارسی نوشته شده، ولی از نظر زبان و وزن، در شمار اشعار پهلوی است. از منظومههای عاشقانۀ پهلوی نظیر ویس و رامین متنی به زبان اصلی در دست نیست. در منظومههایی مانند هفت پیکر و خسرو و شیرین نظامی بازتابهایی از فرهنگ دورۀ ساسانی دیده میشود. در برخی کتابهای دورۀ اسلامی نیز گاه اشعاری متعلق به سنتهای دورۀ ساسانی دیده میشود، مانند ابیاتی که راغب اصفهانی در محاضرات الادباء نقل کرده است. ایرانشناسان وزن اشعار پهلوی را ضربی یا تکیهای میدانند اما بررسیهای جدیدتر حکایت از آن دارد که افزون بر شمار هجاهای تکیهدار، تفاوت ضربِ وزن نیز در این اشعار نقش تعیینکنندهای دارد.