چراغ و روشنایی در ایران
چراغ و روشنایی در ایران
ایرانیان در بابِ روشنایی و نور باورها، آداب و خرافههایی دارند که از تقدس مفهومیِ آتش در نزدِ آنان مایه میگیرد (← چراغ). مشعلِ آغشته به روغنهای دیرسوز، مهمترین وسیلۀ روشنایی در روزگاران پیش از اسلام بود. مردمان موظف بودند در صورتِ خاموشی گرفتن آتشِ خانگی، آتش روشنایی و پختوپزِ خود را از آتشدانِ مرکزی محلِ زندگی خود تأمین کنند که در مکانی مقدس به سعی شماری آتشبان همیشه روشن بود. تاریخِ دقیقِ ظهورِ چراغهای پیهسوز دانسته نیست، اما محتمل است که پیهسوز پس از اسلام و در اثر کاستهشدن مفهومِ تقدسی آتش به فرهنگ ایرانی راه یافته باشد. همزمان با استفاده از پیهسوز که بسته به ظرفیتِ مالی هر خانواده با روغنهای خوشبو و گرانتر یا بدبو و ارزانتر روشنایی میبخشید، استفاده از شمع نیز رونق داشت. با ظهورِ نفت، تا چندی چراغی موسوم به چراغموشی عمدهترین وسیلۀ روشنایی در ایران بود. با واردشدن نوعی چراغِ روسی، موسوم به چراغ زنبوری، تا حدی از مصرف انبوهِ چراغموشی کاسته شد. گفتهاند حیدرخان عمو اوغلی برق و الکتریسیته را به ایران وارد کرد؛ چنانکه به دعوتِ مظفرالدینشاه قاجار از روسیه به ایران آمد تا کارخانۀ برقی در تهران راهاندازی کند. حاج امینالضرب صاحب و سرمایهگذارِ اصلی کارخانۀ برقی بود که در خیابان چراغگاز بهدست حیدرخان تأسیس شد. این کارخانه، برق بیوتاتِ سلطنتی و دو سه خیابانِ اطرافِ آن را، از هنگامِ غروب تا پاسی از شب، تأمین و هزینۀ برقِ هر خانه را با شمارشِ لامپهای هر خانه محاسبه میکرد. این کارخانۀ برقِ ابتدایی که با نیروی بخار کار میکرد و امینالضرب آن را به مبلغِ ۵۰۰ تومان از کارخانهداری روسی خریداری کرده بود، ۱۱۰ وات قدرت داشت و ۱۰۰۰ آمپر برق تولید میکرد.