چینه شناسی
چینهشناسی (stratigraphy)
شاخهای از زمینشناسی برای بررسی لایهها[۱]، یا چینهها[۲]ی سنگهای رسوبی[۳] و توالی تشکیل آنها. لایهنگاری را ویلیام اسمیت[۴]، زمینشناس انگلیسی، بنیاد نهاد. اصل اساسی برهمنهش[۵] بر این نظر استوار است که لایهها یا نهشتهای بالایی از حیث زمان دیرتر از لایههای پایینی انباشته شدهاند. چینهشناسی ایجاب میکند که ساختارهای رسوبی بررسی شوند تا محیطهای گذشته، که سنگها معرّف آنهایند، تعیین شوند. همچنین، لایهشناسی برای تشخیص هویّت و عمرسنجی سنگ بسترهای خاص به بررسی سنگوارهها نیاز دارد. دستهای از چینههای سنگی با مجموعهای از ویژگیهای یکدست که محیطی خاص را مینمایانند رخساره[۶] نامیده میشود. واحدهای چینهشناختی را میتوان برحسب زمان یا سنگشناسی[۷] دستهبندی کرد. لایههایی که در یک زمان نهشته شدهاند به واحدِ زمان چینهشناختی[۸] یگانهای تعلق دارند، اما سنگها لزوماً دارای ویژگیهای یکسان نیستند. لایههایی را که از یک نوع سنگ خاص تشکیل شده باشند میتوان در واحدِ سنگ چینهشناختی[۹] دستهبندی کرد، اما لزوماً سن یکسانی ندارند. چینهشناسی در تعبیر و تفسیر حفاریهای باستانشناختی نوعی گاهشماری نسبی برای سنجش سطوح و دستساختهای داخل سنگ بسترها فراهم میآورد و وسیلۀ اساسی و عمدهای است که موقعیت و زمینۀ نهشتههای زمینشناختی را به کمک آن ارزیابی میکنند.