ژانگلور
ژانْگْلور (jongleur)
(به فرانسه: ژونْگْلور، از واژۀ لاتین بهمعنای دلقک یا لوده) خنیاگر و معرکهگیر دورهگرد در فرانسۀ قرون وسطا. آنان هنرهای گوناگونی داشتند، ممکن بود تردستی یا بندبازی کنند؛ بازیگر میم[۱] یا رامکنندۀ حیوان باشند؛ دکلمه کنند یا بخوانند و سازی نیز بنوازند؛ یا اشعاری از بر بخوانند و یا خود شعر بگویند. کار ژانگلورها بهویژه در قرنهای ۱۲ و ۱۳م گل کرد و در قرن ۱۴م، که بیسوادی کمتر و سرگرمیها تخصصیتر شد، از رونق افتاد.
منابع ادبی ژانگلور امکان داشت بسیار گسترده باشد و شانسون دو ژست (حماسهها)[۲]، اشعار غنایی[۳]، تصنیفهای بِرِتون[۴]، قصههای کوتاه[۵]، سرگذشت قدیسان و اشعار مذهبی، فابلیوها[۶] (قصههای فکاهی منظوم)، تکگوییهای فکاهی[۷]، و گونههای ادبی دیگر را دربرگیرد. ژانگلورها در بسیاری از اشعارشان تصویری از زندگی روزمرۀ خود را بهدست میدادند: درآمد اندک و خرج شراب و قمار کردن آن، لباس ژنده و زن و بچۀ گرسنه. اما برخی از آنان ریزهخوار اشراف سخاوتمند بودند و چه بسا در جنگها با آنان میرفتند. ترووِرها[۸] قشر ممتاز ژانگلورها بودند؛ شاعرانی تمام و کمال، که حکم سرکردگان دستههای ژانگلورها را داشتند.