کافه در ایران
کافه در ایران
(کافه Café کلمهای فرانسوی بهمعنی قهوه و قهوهخانه) پیدایشِ کافه و کافهنشینی از مهمترین مظاهرِ گسترش بینشهای غربی در ایران است. کافه در واقع شکلِ امروزی قهوهخانه است، گو اینکه قهوهخانهها حتی پس از فراگیرشدنِ کافهها یکسر از میان نرفتند. نخستین کافۀ افتتاحشده در ایران کافهای در تهران، ابتدای سمت غربی خیابان بابِ همایون از طرف میدان توپخانه، با نامِ لُقانطه بود که به سرپرستی میرزا غلامحسینخان دایر شد. لقانطه لفظی یونانی با صورتِ ترکی است و در عثمانی به کافه در معنای عام آن اطلاق میشود. سابقۀ تأسیسِ لقانطه در عثمانی به قرن ۹ق میرسد. میرزا غلامحسینخان بعدها کافهـ رستورانی دیگر نیز در ضلعِ جنوبی میدان بهارستان دایر کرد. در این کافهـ رستوران بود که زنان و مردان میتوانستند آزادانه رفت و آمد کنند. در آن موسیقی ملایمی نیز از گرامافون پخش میشد. عمدهترین ویژگی این دو کافه، تلفیقِ سننِ ایرانی و اروپایی در فضاسازی و شیوۀ پذیرایی و برخورد با مشتریان بود. از نخستین کافههای ایران به سبکِ اروپایی میتوان از کافۀ نادری و کافۀ پارس در تهران نام برد. عمدهترین تأثیرِ ظهورِ رضاشاه پهلوی در صحنۀ سیاستِ ایران، رشدِ روزافزونِ مظاهرِ تمدنِ غربی در ایران، بهویژه در تهران، بود. در دورۀ حکومتِ وی بر شمارِ کافهها افزوده شد و این روند همچنان تا دورۀ محمدرضا شاه نیز رشدِ صعودی داشت. کافه و کافهنشینی در دورۀ پهلوی دو صورتِ کاملاً مجزا به خود گرفت؛ در این دوره شماری کافۀ روشنفکری نیز تأسیس شد که از مهمترینِ آنها میتوان کافۀ نادری، کافۀ فردوسی، کافۀ مرمر، کافۀ فیروز و کافۀ طساج را نام برد که محلِ ترددِ شماری از بانفوذترین و مشهورترین روشنفکرانِ ایرانی، ازجمله صادق هدایت، پرویز خانلری و دیگران بود. در این دست کافهها بود که جریانها و دستههای ادبی مهمی چون گروهِ رَبْعه پا گرفتند. نیز ← کافۀ نادری؛ قهوهخانه