کلاغها و آدمها (کتاب)
عنوان رمانی از جمال میرصادقی. کتاب نخستین بار سال 1368ش در 250 صفحهی قطع رقعی توسط نشر نیما چاپ شده و پس از آن چاپهای دوم و سومش (1383 و 1392) توسط نشر مجال و آخرین چاپش تاکنون (چاپ چهارم- 1398) به وسیلهی نشر اشاره، همه در تهران (چاپهای اخیر شامل 267 صفحه) منتشر شدهاند. حوادث این رمان سیاسی در تهران سالهای میانی دههی 1350 رخ میدهد و همهی رمان (جز فصل هجدهم که به شیوهی تکگویی درونی روایت میشود) از زاویه دید دانای کل محدود روایت شده است.
شخصیتهای اصلی و مهم رمان: ماشاءالله محمدی (کارمند)؛ شیرین (همسر محمدی)؛ مهندس عزتی (همسایهی محمدی)
پیرنگ
یک روز عصر، وقتی آقای محمدی از اداره به خانه برمیگردد، همسرش شیرین، از پنجره مردی را به او نشان میدهد که یکی- دو روز است در آن سوی خیابان، روبهروی آپارتمان آنها ایستاده و به نظر میرسد که آپارتمانشان را تحت نظر دارد. محمدی با این تصور که مرد به زنش نظر دارد، خشمگین به سراغ او میرود. اما مرد با نشان دادن کارت شناسایی، خود را مامور مبارزه با قاچاق معرفی میکند و به او میگوید از آنجا که قاچاقچیای در آپارتمانشان ساکن است نباید در مورد او چیزی به اهالی ساختمان بگوید. وقتی محمدی به آپارتمان برمیگردد متوجه میشود که یک نفر دیگر هم به مرد مامور اضافه شده است. عصر روز بعد که آقای محمدی از اداره به خانه میرسد، در چندقدمی خود، مهندس عزتی را در حال ورود به ساختمان میبیند.چند دقیقه بعد از ورود به آپارتمان، محمدی متوجه حضور دو مامور در مهتابی جلوی آپارتمان خود میشود. آنها از محمدی میخواهند که چند دقیقهای همراهشان به راهرو ساختمان برود و در آنجا او را مجبور میکنند زنگ خانهی مهندس عزتی را بزند و او را صدا کند. وقتی زن عزتی در را باز میکند، مامورها وارد خانه میشوند و چون عزتی را نمییابند زنش را با خود میبرند. از آن روز به بعد رفتار همسایهها با آقای محمدی و همسرش تغییر میکند. چون او را باعث لو رفتن عزتی میدانند. از طرف دیگر محمدی متوجه میشود که جوانی اغلب او را در خیابان تعقیب میکند. محمدی که پس از این مدام برای دادن اطلاعاتی از عزتی به ادارهی ساواک خوانده شده و مورد بازجویی قرار میگیرد، به پیشنهاد شیرین، به زودی بدون توجه به احضاریهی ساواک به خانهی دیگری اسبابکشی میکند. اما ماموران ساواک به خانهی جدیدش میریزند و او را به زندان میبرند. در زندان پس از بازجویی و آزار او را برای شناسایی چند جوان که تازه دستگیر شدهاند میبرند. محمدی جوانی که او را بارها تعقیب کرده در میان آنها میبیند، اما چیزی به ماموران نمیگوید. سرانجام شبی او را آزاد میکنند و محمدی در روزنامههای آن روز عکس مهندس عزتی را که در درگیری با ماموران کشته شده میبیند.
شرح مختصر
میرصادقی در کلاغها و آدمها تاثیر اجباری شرایط پیرامونی و اجتماعی را در زندگی کارمند سادهای که ناخواسته وارد ماجرایی سیاسی شده بازگو میکند و نشان میدهد وقتی آدمی قانع به آرامش طبیعی زندگیاش، برحسب تصادف به صحنهی جدالی سیاسی کشیده میشود، آرامشی را که حق خود میداند پایمال شده میبیند و برای بازیافتنش هرتلاشی میکند. او در این مسیر متوجه میشود که برای انسان، خوشبختی و آسایشی جدای از انسانهای دیگر نمیتوان متصور شد.