کلاه

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

کُلاه (hat)

کُلاه
کُلاه
کُلاه
کُلاه
کُلاه

پوششی برای سر به شکل‌ها و از مواد گوناگون. از کلاه، به‌ منظورهای مختلف، عمدتاً برای محافظت سر دربرابر عوامل آسیب‌رسان طبیعی، سرما، برف و باران، گرما، تابش شدید آفتاب، گرد و غبار و عوامل غیر طبیعی، ضربه و امثال آن استفاده می‌شود، اما در بسیاری از موارد جنبه‌های اجتماعی، ازقبیل خوش‌پوشی، نمایش هویت، مقام و موقعیت اجتماعی و نوع شغل و حرفه نیز دارد. براساس آثار به‌جامانده از حفاری‌های باستان‌شناختی مربوط به هزاره‌های ۳ تا ۶پ‌م تصاویری از کلاه‌های مدور و ساده و بلندی دیده شده که نشان از دیرینگی سابقۀ کلاه دارند. تیارا یا تیاره و باشلق و کلاهی گرد و ساده و بلند از کلاه‌های دورۀ هخامنشیان و کلاه نمدی گردی با زائده‌هایی روی گوش‌ها و گردن، معروف به کلاه پارسی، و نیز کلاهی بلند با همین زائده‌ها از کلاه‌های رایج در دورۀ اشکانیان بود. کلاه زنان اشکانی بلند و مخروطی و کلاه زنان ساسانی مستطیل‌شکل بود. از کلاه‌های رایج در دورۀ ساسانیان کلاه بلند و گردی با حفاظ گردن یا بدون آن، کلاهی نرم (فریجی) با نوکی خمیده به جلو که گاه نوک آن به سر یک پرنده یا حیوان منتهی می‌شد، کلاهی مربع‌شکل و کوتاه و ساده و کلاهی پهن با نواری منجوق دار بود. این کلاه اخیر، با پیشانی‌بندی فلزی مزین به جواهر و یک جفت بال، در دورۀ امویان نیز رایج بود. بُرنس و قلنسوه از کلاه‌های دورۀ‌ عباسیان بود. کلاه‌هایی نوک‌دار شبیه به میوۀ کاج از کلاه‌های زنان در دوره‌های طاهریان، صفاریان و سامانیان بود. در دورۀ سامانیان کلاه‌ها استوانه‌ای‌شکل، مثلثی با نوکی مسطح، ذوزنقه‌ای‌شکل و نیم‌دایره بودند که برخی از آن‌ها زوایدی در پشت گردن و کنار گوش‌ها داشتند. کلاه قضات در دورۀ آل بویه خمره‌ای‌شکل و معروف به دنیّه بود. شاهان غزنوی کلاهی قبه‌مانند با پرمانندهایی بر بالای آن داشتند. کلاهی دو پَر و چهار پَر و نیز کلاهی مخروطی‌ نوک‌تیز در این دوره رواج داشت. کلاه دو شاخ، که در حکم اجازه‌ای مخصوص بود و به اشخاص بالارتبه اعطا می‌شد، و کلاه زنگله، با زنگوله و دُم روباه آویزان بر آن برای تنبیه و مجازات خاطیان، از کلاه‌های این دوره بود. سلاطین غوری و سلجوقی نیز همان کلاه مخروطی غزنویان را بر سر می‌نهادند. کلاه دیگر دورۀ سلجوقی، که اهمیت زیادی داشت، مستطیل‌شکل، کوتاه، با نواری متصل به نیمۀ جلوی آن بود که از کنار گوش‌ها آویزان می‌افتاد. شاهان خوارزمشاهی نیز از کلاه‌های دراز غزنویان و نیز کلاه‌های سادۀ ذوزنقه‌ای‌شکل استفاده می‌کردند. کارگران و باغبانان، در اواخر قرن ۶، کلاه‌های بنددار مخروطی با لبه‌های برگشته و برخی کلاه‌ها بلند نوک‌تیز با لبه‌های پهن برای محافظت صورت از تابش آفتاب بر سر می‌گذاشتند. پوشش سر در دورۀ ایلخانان و تیموریان، به‌لحاظ ارتباط با دربار چین متحول شد. کلاه مغول‌ها اشکال زیادی داشت و اغلب با پر آراسته می‌شدند. در عصر تیموریان باز پوشش سر تغییراتی یافت و در تصاویر به‌جامانده از آن دوره، به‌صورت یک کپی با تاجی بلند و مقطع و لبۀ تَرک‌دار دیده می‌شود که تاج‌های کوتاه و پهن‌تر آن را آراسته‌اند. ازجمله پوشش سر زنان تیموری، کلاهی است خاص این دوره که پَری بلند در بالای آن تعبیه بود. در دورۀ صفوی پوشش سبک‌های اروپایی جانشین پوشش سنتی شد: کلاه‌هایی با لبه‌های پهن که به‌خوبی پشت سر را می‌پوشاند. از کلاه‌های دیگر این دوره کلاه دوازده‌ترک یا تاج قزلباش، ویژۀ صفویان و اهل فتوت بود که ارادت آنان را به حضرت علی‌(ع) و دوازده امام نشان می‌داد. این کلاه در میان مولویان نیز رایج بود. سکّه یا کلاه مولوی کلاه دیگر مولویان بود. در دورۀ افشاریه نیز تغییرات دیگری در سبک کلاه رخ داد. نادرشاه، که سنی‌مذهب بود، به نشانۀ چهار خلیفۀ اول اسلام، کلاه چهار تَرک جدیدی به نام کلاه نادری، به بلندی ده تا دوازده اینچ، طرح کرد. سپس کریم‌خان زند کلاه نادری را با کلاه بلند استوانه‌ای‌شکل جایگزین کرد. در دورۀ قاجار نخست کلاه‌های دورۀ زندیه رواج داشت که در مدتی کوتاه و کلاه پوستی مخروطی، معروف به کلاه قجری، تبدیل شد. در دورۀ فتحعلی‌شاه، کلاه پشمی آستراخانی رواج یافت؛ این کلاه استوانه‌ای، سیاه، بلند، بی‌لبه و در بالا گوشه‌دار بود. کلاه حاجی طرخانی کلاهی دیگر از این دوره بود که نشان آهنین شیر و خورشید داشت و گاه منگوله‌ای بر آن آویخته می‌شد. کلاه پاپاخی نیز کلاه قزاقان و برخی قبایل ترک در این دوره بود. پس از انقلاب مشروطه و رواج سفر به اروپا و تأثیرپذیری از پوشش اروپایی، مردان کلاه‌های بی‌لبۀ تخم‌مرغ‌شکل (کلاه تخم‌مرغی) و زنان نیز کلاه بر سر می‌گذاشتند. در ۴ مهر ۱۳۰۷ش، بنابه تصویب مجلس، کلاه‌های لبه‌دار استوانه‌ای، معروف به کلاه پهلوی رایج شد و فقط روحانیون، شامل استادان مدارس، طلاب دینی و زعمای سایر مذاهبِ رسمی، کلاه‌های سنتی می‌گذاشتند. پس از سفر رضاشاه به ترکیه (خرداد تا تیر ۱۳۱۳ش) و تأثیرپذیری از برنامه‌های کمال آتاتورک کلاه‌های لبه‌دار به سبک اروپایی جای کلاه پهلوی را گرفت. این کلاه کماکان تا سال‌های آخر سلطنت رضاشاه پوشیده می‌شد و زنان نیز تا همین هنگام با لبه‌های حصیری لبه‌پهن در اجتماع ظاهر می‌شدند. در جای‌جای ایران و اطراف نیز کلاه‌هایی خاص همان منطقه پوشیده می‌شد.