کمربند
کَمَربند
شال، پارچه، نوار یا بندی که در کمرگاه بر روی لباس بسته میشود. در روزگار مادها کمربندها برای نگهداری دامن و بالاتنه و نیز نگهداری سلاحهای مختلف و تیردان بهکار میرفت. کمربندهایی از چرم و طلا از همان دورۀ مادها و هخامنشیان رایج بود و غلاف خنجر را هم در زیر آن جای میدادند. کمربندها در دورۀ اشکانی آراسته به تزییناتی حلقوی و پلاکها بود. پادشاهان دورۀ ساسانی کمربندهایی نواری به کمر میبستند که رنگ و طرح آن با لباسهایشان همخوانی داشت. کمربند نشانۀ موقعیت اجتماعی افراد بود. در دورۀ امویان کمربندها از چرم یا ابریشم بود و به آن آویزها و تسمههایی کوتاه متصل میشد. گاه از دو کمربند باهم استفاده میکردند؛ کمربند بالایی نشانۀ مقام اجتماعی فرد و پایینی بهمنظور آویختن جنگافزارها بود. در دورۀ عباسیان، سامانیان، غزنویان و سلجوقیان به کمر شالهایی بلند و پهن میبستند که در جلو گره میخورد و دنبالۀ آن آویزان میافتاد. کمربندهای شاهان از طلا یا روکش طلا و آراسته به جواهرات و سنگهای قیمتی بود. در دورۀ صفویه نیز کمربندها از چرم یا مخمل باریک بود که قلمدانها، خنجرها، شمشیرها و نشانها از آن آویخته میشد. شلوارها و تنبانها نیز با بندینک، نوعی کمربند، در کمر محکم میشد. در دورۀ افشاریه و زندیه نیز همین وسایل در شال کمری جای میگرفت. در دورۀ قاجار و پهلوی کمربندهایی به سبک غربی رواج یافت و شلوارها را با کمربند در کمر محکم میبستند. زنار کمربند مسیحیان و کُستی کمربند زردشتیان است.