کمینه گرایی

From ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

کَمینه‌گرایی (minimalism)

فرانک استلا

(یا: مینیمالیسم) جنبشی در هنر انتزاعی[۱] که در موسیقی به‌صورت ‌آهنگ‌های بسیار ساده‌شده تجلّی می‌یابد. هنر کمینه‌گرا در دهۀ ۱۹۵۰ در امریکا به‌منزلۀ واکنشی دربرابر اکسپرسیونیسم انتزاعی[۲] پا گرفت، و با دوری‌جستن از رهیافت احساسی آن، به‌سوی غیرشخصی‌گرایی و شکل‌های بنیادینِ معمولاً هندسی، پیش رفت. بیش از هر هنری در قالب مجسمه‌سازی، به‌ویژه در آثار کارل آندره[۳]، کامل‌ترین نمود بیانی‌اش را یافته است؛ آندره از مواد و مصالح صنعتی برای ایجاد ترکیب‌بندی دقیق و مقیاس‌دار بهره می‌گیرد. در موسیقی، این جنبش از دهۀ ۱۹۶۰ در نوعی فرازهای بزرگ موسیقایی، اغلب تونال[۴] یا دیاتونیک[۵]، و بسیار تکرارشونده، آشکار گردید، که برمبنای چند طرح موسیقاییِ «مینیمال» ساخته می‌شدند. ازجمله بزرگ‌ترین آهنگ‌سازان کمینه‌گرا عبارت‌اند از استیو رایک[۶] و فیلیپ گلس[۷]. کمینه‌گرایی الهامبخش گنجینهای از نوشتههای نظری دربارۀ هنر، بهویژه زیباشناسی شد، و تأثیر آن به قلمرو شعر و رقص گسترش یافت. کمینهگرایی نخستین جنبش هنری شاخصی بود که کاملاً توسط هنرمندان امریکایی بنا گردید. این واژه برگرفته از نوشتۀ منتقد هنری امریکایی، باربارا رُز[۸]، بود که آثار هنری را هرسشده تا حد «‌مینیمم» توصیف میکرد. هنر کمینهگرا تمامی تصاویر بازنماییشده یا مشابه موضوع کار را وامینهد، و بر این باور مبتنی است که هنر باید همچون ریاضی، منطقی، ساده، و روشن باشد، و با ارزشهای شخصی، اجتماعی، اخلاقی، و فلسفی دچار پیچیدگی نشود. بر این اساس آثار هنری از دگرگونی، تصویرپردازی، یا معنا عاریاند. نقاشیها اغلب سبکی هندسی دارند، و نظامهای خشک و سخت، و تصاویر منفرد و یکدستشده را بهنمایش میگذارند. گواه حضور هنرمند، مثلاً ضربۀ قلممو، معمولاً برای ایجاد هنری که شکاف بین الهام و امر روزمره را پر کند، محو و نابود میشود. علیرغم محدودیتهای آشکار، هنر کمینهگرا انواع بسیاری از سبکها، از تابلوهای تکرنگ[۹] آگنس مارتین[۱۰]، تا سازههای برهمانباشتۀ تیرآهنها اثر کارل آندره، را دربر‌میگیرد. کمینهگرایی با وانهادن توهّم فضایی که به آثار هنری بُعد، فضا، یا پرسپکتیو میبخشد، اهداف نوینی را در هنر، بهویژه مجسمهسازی، پیشنهاد. از میان هنرمندان برجستۀ این جنبش، کارل آندره، دَن فلیوین[۱۱]، دونالد جاد[۱۲]، سل لویت[۱۳]، ریچارد سرا[۱۴]، و فرانک استلا[۱۵] درخور ذکرند.

 


  1. abstract art
  2. abstract expressionism
  3. Carl Andre
  4. tonal
  5. diatonic
  6. Steve Reich
  7. Philip Glass
  8. Barbara Rose
  9. monochrome
  10. Agnes Martin
  11. Dan Flavin
  12. Donald Judd
  13. Sol Le Witt
  14. Richard Serra
  15. Frank Stella