کوزرگی

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

کوزَرْگی

از گویش‌های استان فارس که در روستای کوزرگ، واقع در منطقۀ کوهمرۀ شِکَفت معروف به کوهمرۀ سرخی از توابع شیراز بدان تکلم می‌کنند. این گویش از بازمانده‌های فارسی میانه است و به دوانی و دهله‌ای و ماسرمی نزدیک است. در این گویش نشانۀ جمع -al، -yal پایانی است: zanal «زن‌ها»، pellayal «پله». ترتیب قرار گرفتن مضاف و مضاف‌الیه، همچنین صفت و موصوف مانند فارسی است؛ پسوند معرفه‌ساز -u است: sibu  «سیب (مشخص)». تغییرات آوایی کوزرگی عبارت‌اند از: تبدیل /-e/ پایانی به /-a/ در sina «سینه»، ‌harla «هوله»، xuna «خانه»، تغییر /u/ به /i/ در: xin «خون»، geli «گلو»، dir «دور»، ri «رو»؛ تبدیل رشته‌های /ab/ و /af/ به /ow/ در: owla «آبله»، jirow «جوراب (ضمن تبدیل /u/ به /i/)»؛ low «لب»، aftow < tow «آفتاب»، تبدیل /ab/ به /-ev/ در tev «تب»؛ تغییر /b/ به /v/ تبدیل خوشۀ صامت /st/ به /ss/ در xassa «خسته»، passa «پسته»؛ تغییر /r/ به /l/ در balg «برگ»؛ نشانه‌های مصدری عبارت‌اند از: -dan (در «چلاندن»، daromdan «انداختن») و -san (در va:san «افتادن»، basan «بستن»). از پیشوندهای فعلی va- است در: vaxarardan «نوشیدن». پیشوندهای صرفی برای زمان گذشتۀ استمراری و حال اخباری miyandom /mi «می‌آمدم»، meyom /me «می‌آیم» و برای حال التزامی beyom /be «بیایم»، huxatam /hu- «بخوابم»، است. برخی از واژگان کوزرگی: kanjarak «آرنج»، borm «ابرو»، lamr «ماسه»، gorazuk «قوزک پا»، gorta «کلیه‌ای گرده»، merzeng «مژه»، qolt «قفل»، sorte «سفره»، morvak «مرغ»،  و qem «قیف».