گ
گ
بیستوششمین حرف از الفبای فارسی که در الفبای عربی و حروف ابجدی وجود ندارد و در حساب جمل، همانند «ک»، نمایندۀ عدد بیست بهحساب میآید. عربها آن را «قاف معقوده» گویند و در یمن همانند فارسیزبانان تلفظ میکنند. از نظر آوایی، نمایندۀ صامتِ کامی ـ انفجاری واکدار است. نام آن «گِ= ge» و «گاف=gâf» است. آن را کاف فارسی هم میگویند. حرف «گ» بهعنوان صامت میانجی، در کلمات مرکب و مشتق کاربرد دارد. مثلِ خستگی، بندگی، طلبگی، خوانندگان، بستگان، آیندگان. در فارسی کهن، حرف «گ» را بهصورت «ک» مینوشتهاند که روی آن سه نقطه وجود داشته است، بهتدریج سه نقطه مبدّل به «سرکژ (سرکج یا سرکش)» و بهشکل امروزی درآمد.