گارویسم
گارویسم (Garveyism)
جنبشی سیاسی- اعتقادی و مبارزاتی به رهبری و بنیانگذاری مارکوس موزایا گاروی[۱] (۱۸۸۷- ۱۹۴۰م). گاروی در جامائیکا متولد شد و از قهرمانان ملی آن کشور است. او تاثیر شگرفی بر افریقاییان خارج از قاره افریقا گذاشت. تاثیرش در ایالات متحده امریکا از جامائیکا هم بیشتر بود. مجموعهی عقاید او و تاثیر آنها گارویسم را تشکیل میدهند. او بزرگترین جنبش تاریخ سراسر افریقا را بنیاد نهاد. از تمامی پیشینیان درس گرفته بود و دیدی روشن و وسیع و روحی مقاوم و شکستناپذیر داشت.
بیشترین خدمت او در حیطههای ملیگرایی و استقلال بود. او بر توکو[۲] در کنیا و بر نکرومه در غنا تاثیر نهاد. نناندی ازیکیوه[۳]، اولین فرماندار نیجریه تاثیری را که بر او نهاده بود ثبت کرده است. گارویسم نشان داد که اهالی هند غربی به مبارزهی افریقا متعهدند و به افریقایی بودن خود افتخار میکنند. کار گاروی پاشیدن بذر آگاهی افریقایی در داخل و خارج آن قاره بود. این کیفیت ها گارویسم را تشکیل میدهند.
بقایای جسد گاروی را در سال ۱۹۶۴ از انگلستان به جامائیکا بردند و در باغ قهرمانان ملی دفن کردند. در ۱۹۸۰ سردیس او را در تالار مشاهیر سازمان ایالتهای امریکا نصب کردند. این نخستین بار بود که فردی با وجههی ملی در کشوری انگلیسیزبان به چنین افتخاری نائل میشد.
فلسفهی شخصی گاروی بسیار عملگرایانه بود و او باور داشت که کشف سیاهی درون فرد مشابه گرویدن دینی است. در دهه ۱۹۲۰ تحت تاثیر اندیشهی نو قرار گرفت. تفکری که دربرگیرندهی تسلط بر نفس و شفای روان بود. عناصری از علم مسیحی نیز در تفکر او حضور داشت. گاروی که در ایالات متحده امریکا به زندان افتاد تجارب خود را با تجارب جان بانیان مقایسه میکرد. نتیجهی این تجارب بیانیهی وحدت نژادی و بلاغت شبهدینی بود که در سال ۱۹۲۰ با نام بنیادگرایی افریقایی منتشر شد. او تحت تاثیر صهیونیسم هم بود و تشابهات این دو جنبش در ایدئولوژی آنها و تمایل به داشتن سرزمینی از خود دیده میشود. آرای گاروی را میتوان اینگونه خلاصه کرد: خدا و طبیعت طبیعت نخست ما را به شکلی که هستیم درآوردند و بعد ما با نبوع خلاقمان خود را آنگونه که میخواهیم میسازیم. بگذار آسمان و خداوند حد بلندپروازی ما باشند و ابدیت اندازهی ما.