گرگانج
گُرگانْج
شهری قدیمی و بزرگ در خوارزم، و دومین پایتخت این مملکت پس از خرابی شهر کاث. عربها آن را جرجانیه و ترکان و مغولان آن را اورگنج مینامیدند. این شهر در کنار ترعهای از رودخانۀ جیحون قرار داشت و برای مصونیت از خطر سیلابهای رودخانه، سواحل آن را با چوب و سنگ، دیوارکشی و سدّبندی کرده بودند. گرگانج در قرن ۴ق شهری ثروتمند و مرکز تجارت با ترکستان بود. سلسلۀ دوم خوارزمشاهان، از امارت گرگانج به سلطنت خوارزم رسید. این شهر چهار دروازه داشت و مأمون بن محمد و پسرش علی بن مأمون کاخهای باشکوهی در این شهر ساخته بودند. غزنویان در حدود سالهای ۴۰۷ـ۴۰۸ق بر خوارزم و گرگانج دست یافتند. امارت خوارزم در سلطنت ملکشاه سلجوقی به انوشتکین غرچهای رسید و عنوان خوارزمشاه گرفت و فرزندانش نیز خود را خوارزمشاه خواندند. گرگانج در دورۀ این سلسله ترقی بسیار کرد و به یکی از مراکز علم و ادب تبدیل شد. در ۶۱۸ق براثر حملۀ مغولان نابود شد و پس از خرابی سدّها و بندهایی که شهر را از سیلابهای جیحون محافظت میکرد، به زیر آب فرو رفت. با این همه، چند سال بعد شهر گرگانج نو در محل شهر سابقِ گرگانج کوچک ساخته شد و کرسی خوارزم قرار گرفت. گرگانج جدید شهری بزرگ بود و حصاری محکم، کوچههایی وسیع، جمعیتی بسیار و بازاری باشکوه داشت که مسجد جامع و مدرسۀ شهر در جوار آن بود. ابن بطوطه از بیمارستان شهر سخن گفته است. به نوشتۀ قزوینی مردم شهر همگی بر مذهب معتزلی بودند. صنعت عاج، آبنوس و ابریشم در این شهر رواج داشت، و اغلب درختهای گرگانج نو، توت و بید بود، که توت را برای ابریشم و بید را برای ساختمانها بهکار میبردند. خربزۀ گرگانج نو نیز شهرت داشت. خوارزم در این زمان در قلمرو اردوی زرین بود. تیمور در ۷۹۰ق برای جنگ با تقتامیشخان مغول، پادشاه اردوی زرین، عازم خوارزم شد و پس از تصرف گرگانج نو، همۀ مردم آن را به سمرقند تبعید و شهر را ویران کرد، اما در ۷۹۳ق به دستور تیمور دوباره آن را ساختند. گرگانج نو در قرن ۱۰ق براثر تغییر مسیر رودخانۀ جیحون و فاصلۀ زیاد میان شهر و رودخانه متروک شد.