گرگسار (شاهنامه)

از ویکیجو | دانشنامه آزاد پارسی

گُرْگسار (شاهنامه)

در شاهنامۀ فردوسی، دلاوری‌ تورانی‌ و سپهدار ارجاسپ‌. چون اسفندیار سپاه آراست و روانۀ کارزار با ارجاسپ شد، در راه گرگسار تیری بر سینۀ او زد، اسفندیار از زین‌ اسب‌ آویخت‌ تا گرگسار گمان‌ کند که‌ تیر از جوشن‌ او گذشته‌ است‌.‌ گرگسار نیز با تیغ‌ بر اسفندیار حمله‌ برد، اما‌ اسفندیار کمندی افکند و گرگسار را به‌ بند کشید‌ و بالهنگ‌ برگردن‌ به‌ لشکرگاه‌ ایرانیان‌ فرستاد، تا روزی به‌کار آید. چون هشت روز گذشت، گرگسار به جان از اسفندیار زینهار خواست تا او را با گذراندن‌ از هفت‌ خوان‌ به‌ رویین‌دژ رهنمون‌ شود، اما در خوان هفتم که پس از آن رویین‌دژ بود، اسفندیار گرگسار را به‌سزای بدزبانی و چند دروغی که گفته بود، با تیغ به دونیم کرد.