گل کشتی
گُل کُشتی
اصطلاحی در ورزش باستانی. اشعار و عباراتی است که پیش از مسابقۀ دو کشتیگیر با یکدیگر میخواندهاند. این رسم که امروزه تقریباً ازبین رفته است، در زمان شاه اسماعیل اول صفوی پدید آمد و در زورخانهها رواج یافت. همان طور که صوفیان در مقدمۀ سماع برای تحریک احساسات اهل سماع قطعاتی به شعر و نثر میخواندند، در زورخانه نیز گُل کشتی بهطرز حماسی و قیلوقالی مخصوص خوانده میشود. گل کشتی را معمولاً مرشد میخواند و گاهی اوقات نیز پهلوانان یا پیشکسوتان بهجای مرشد میخوانند. خوانندۀ گل کشتی پس از کسب اجازه از پهلوان، اشعاری با مضمون کشتی، کشتیگیری، دلیری، جوانمردی و پند و اندرز میخواند. در هنگام خواندن گل کشتی، کشتیگیران یک دست خود را به گردن حریف و دست دیگر را بر روی زانوی خود میگذارند و بهحالت رکوع درمیآیند و بهمحض اینکه مرشد میگوید «خدا را سجود» فوری به سجده میروند و سپس دو حریف با هم فرو میکوبند. در این موقع مرشد لنگ میاندازد و کشتیگیران به احترام مرشد همدیگر را رها میکنند و در کنار هم میایستند و آنگاه با دستور میاندار هر کشتیگیر با حریفش کشتی میگیرد. بیشتر اشعاری که در مقدمۀ گل کشتی خوانده میشود منسوب به سرباز، شاعر بروجردی، است.